شرح روايات « اراده خداوند » در اصول « الكافي » - صفحه 184

است و اين دو ، عين هم نيستند .
با بيان فوق ، مى توان گفت كه صفاتى چون علم ، سمع و بصر هم داراى دو مقام هستند : مقام فعل و مقام ذات . در مقام فعل است كه علم ، سمع و بصر ، متعلّق دارند . علم ، بايد معلوم ، و سمع و بصر ، مسموع و مُبصر داشته باشند . در مقام ذات نيز نيازى به متعلّق نيست ، چنان كه در روايات هم اشاره شده است : «و العلم ذاته و لا معلوم» . ۱
در بحث شرور هم همين بيان است كه اراده در مقام ذات ، عبارت است از اين كه افاضه خيرات را ذات جواد مطلق مى پسندد و مورد رضاى آن ، ذات بارى تعالى است . پس وقتى مى گوييم : «خداوند ، اراده خير كرده و اراده شرّ نكرده است» ، بدين معناست كه هر آنچه خداى تعالى اراده مى كند ، خير است و غير آن را اراده نمى كند ؛ ولى وقتى تنزّل پيدا مى كند ، رنگ شرور به خود مى گيرد .
بنا بر اين ، هم علّامه طباطبايى و هم استاد آشتيانى ، در اين جهت ، اتّفاق نظر دارند كه شرّ ، مراد بالذات نيست ؛ بلكه مراد بالعرض است . آنچه خداى تعالى خواسته ، خير و كمال است ، تنزّل اين كمال ، آلودگى با نقائص و شرور است .
اين كه به چه دليل ، روايات باب اراده ، تصريح در صفت فعل بودن اراده را دارند ، شايد همان نكته اى است كه استاد آشتيانى به آن اشاره كرد ، اين كه مخاطبان امامان معصوم عليهم السلام ، طاقت هضم معناى دقيق اراده الهى را نداشتند .

نتيجه گيرى

بحث اراده الهى و گستره آن ، از قديمى ترين مباحث مطرح در ميان مسلمانان است و روايات بسيارى از معصومان عليهم السلام در اين زمينه نقل شده است ؛ امّا در تفسير و تبيين آن ، ميان انديشمندان ، اختلاف وجود دارد ، همان طور كه در تفسير روايات اراده در

1.. التوحيد ، ص ۱۷۹ (حديث ، از امام صادق عليه السلام است كه مى فرمايد : «پروردگار ما خداوند ـ جلّ و عزّ ـ همواره بود و علم ذات او بود ، در حالى كه معلومى نبود» ) .

صفحه از 188