معرفت خدا در روايات « الكافي » - صفحه 117

فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِى نَبِيَّكَ لَمْ أَعْرِفْهُ قَطُّ . اللَّهُمَّ عَرِّفْنِى حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِى ؛ 1 خداوندا! خود را به من معرفى كن كه اگر خود را به من معرفى نكنى ، تو را نخواهم شناخت. خداوندا! پيامبرت را به من معرفى كن كه اگر او را به من معرفى نكنى ، هيچ گاه او را نخواهم شناخت. خداوندا! حجّت خويش را به من معرّفى كن كه اگر او را به من معرّفى نكنى ، از دين خويش گم خواهم شد.
معلوم است كه اين دعا را كسى مى خوانَد كه معرفت خدا و معرفت پيامبر و حجّت او را دارد . و اين هيچ مشكلى در اصل مضمون دعا و سازگارى آن با روايات پيشين ايجاد نمى كند ؛ چرا كه داعى با اين دعا، استمرار و تداوم معرفى خداوند و ازدياد درجات معرفت را طلب مى كند. اين دعا از اين جهت ، نظير آيه شريفه «اهْدِنَا الصِّرَ طَ الْمُسْتَقِيمَ» است ؛ زيرا اين آيه را حتى پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم و ائمّه اهل بيت عليهم السلام و مؤمنان نيز مى خوانند ، با آن كه يقيناً در صراط مستقيم هستند و در عين حال باز هم هدايت به صراط مستقيم را از خداوند طلب مى كنند و مرادشان استمرار و تداوم هدايت و ازدياد درجات آن است . 2
پس مضمون دعاى شريف عصر غيبت ، با روايات قبلى ، هم خوانى كامل دارد . در نتيجه ، مضمون همه اين روايات ، همديگر را مورد تأييد قرار مى دهند و همگى ، انسان را به اين نكته اساسى توجّه مى دهند كه معرفت خداوند سبحان ، به تعريف خود او تحقّق پيدا مى كند.
همچنين از ظاهر اين رواياتْ استفاده مى شود كه اين تعريف ، به طور مستقيم از سوى خداى سبحانْ صورت مى گيرد و با تفكّر و تدبّر در آثار ، حاصل نمى شود. در نتيجه ، روشن است كه منظور از دعاى «اللّهم عرّفنى نفسك» ، تفكّر در آثار نيست ؛

1.. همان ، ص ۳۴۲ ؛ نيز با اندكى تفاوت در ص ۳۳۷ .

2.. ر. ك: عيون الأخبار ، ج ۱ ، ص ۳۰۵ و ج ۲ ، ص ۱۰۷ .

صفحه از 156