معرفت خدا در روايات « الكافي » - صفحه 144

مُرْتَفِعاً ، لِأَنَّا لَمْ نُكَلَّفْ غَيْرَ مَوْهُومٍ . وَ لَكِنَّا نَقُولُ : كُلُّ مَوْهُومٍ بِالْحَوَاسِّ مُدْرَكٍ بِهِ ، تَحُدُّهُ الْحَوَاسُّ وَ تُمَثِّلُهُ ، فَهُوَ مَخْلُوقٌ . إِذْ كَانَ النَّفْىُ هُوَ الْاءِبْطَالَ وَ الْعَدَمَ . وَ الْجِهَةُ الثَّانِيَةُ التَّشْبِيهُ ، إِذْ كَانَ التَّشْبِيهُ هُوَ صِفَةَ الَْمخْلُوقِ الظَّاهِرِ التَّرْكِيبِ وَ التَّأْلِيفِ . فَلَمْ يَكُنْ بُدٌّ مِنْ إِثْبَاتِ الصَّانِعِ لِوُجُودِ الْمَصْنُوعِينَ وَ الِاضْطِرَارِ إِلَيْهِمْ أَنَّهُمْ مَصْنُوعُون ؛ 1 وجود فعل ها ، دلالت مى كند كه صانعى ، آنها را درست كرده است. آيا نمى بينى وقتى به ساختمانى پابرجا و بناشده نگاه مى كنى ، مى دانى كه آن را بناكننده اى است ، اگرچه خودِ بانى را نبينى و مشاهده نكنى؟
گفت : او كيست؟ حضرت فرمود: «او چيزى است بر خلاف چيزهاى ديگر. با اين سخنم ، به اثبات معنا و مقصود و شيئى ، به حقيقت شيئيّت ، ارجاع مى دهم . جز اين كه نه جسم است نه صورت، حس و لمس نمى شود و با حواس پنجگانه درك نمى گردد، وهم ها به او نمى رسد، روزگاران ، او را كوتاه نمى كنند و زمان در او تغييرى ايجاد نمى كند» .
سؤال كننده گفت: ما هيچ موهومى را نمى يابيم مگر اين كه مخلوق است. امام صادق عليه السلام فرمود: «اگر همان طور كه مى گويى باشد ، توحيد از ما برداشته مى شود ؛ زيرا ما مكلّف به غير موهوم نيستيم ، امّا مى گوييم: هر چيزى كه به حواس ، موهوم و درك شود و حواس ، آن را تحديد و برايش صورتى درست كند ، مخلوق است ؛ زيرا كه نفى ، همان ابطال و عدم است.
و جهت دوم ، تشبيه است ؛ زيرا كه تشبيه ، صفت مخلوقى است كه تركيب و تأليف در آن ظاهر است. پس چاره اى از اثبات صانع نيست ؛ چون مصنوع ها موجودند و احتياج و اضطرار در آنها مشهود است» .

حديث دوم . عبد الرحمان بن ابى نجران مى گويد: از امام باقر عليه السلام در مورد توحيد سؤال كرده و گفتم:
أَتَوَهَّمُ شَيْئاً؟ فَقَالَ : نَعَمْ ، غَيْرَ مَعْقُولٍ وَ لَا مَحْدُودٍ ، فَمَا وَقَعَ وَهْمُكَ عَلَيْهِ مِنْ شَىْ ءٍ ، فَهُوَ خِلَافُهُ ، لَا يُشْبِهُهُ شَيْءٌ وَ لَا تُدْرِكُهُ الْأَوْهَامُ ، كَيْفَ تُدْرِكُهُ الْأَوْهَامُ . وَ هُوَ خِلَافُ

1.. الكافى ، ج ۱ ، ص ۸۳ و ۸۴ .

صفحه از 156