خلفه و ينادي من خلفه فيجيب من بين يديه ۱
اين عبارت در متن کتاب، بدون انتساب به علي بن ابراهيم و نيز بدون اين که اشاره شود که متنِ يک روايت است و بدون ذکر سند آمده، به نحوي که با مطالعه کتاب به نظر ميرسد اين عبارات ديدگاهها و اجتهادات شخصي علي بن ابراهيم و يا مؤلف است:
قوله وَ أَنَّ إِلي رَبِّكَ الْمُنْتَهي، قال: إذا انتهي الكلام إلي الله فأمسكوا و تكلموا فيما دون العرش و لا تكلموا فيما فوق العرش فإن قوماً تكلموا فيما فوق العرش فتاهت عقولهم حتي كان الرجل ينادي من بين يديه فيجيب من خلفه و ينادي من خلفه فيجيب من بين يديه ۲
با توجه به قراين متني، شايد بتوان گفت که مراد مؤلف از «قال» در نمونه يادشده، علي بن ابراهيم باشد؛ چه اين که در ساير عبارات کتاب، هر جا مؤلف از تعبير «قال» استفاده ميکند، مرادش نقلِ از علي بن ابراهيم است. البته نام علي بن ابراهيم در اين بخش از کتاب، آخرين بار، 27 آيه پيشتر آمده که با نقل يک روايت «مرفوع» از پدرش آيه 15 سوره نجم را تفسير کرده است ۳ و پس از آن، تا آيه مذکور (آيه 42)، تنها با عبارت «قال» ميتوان قول او را از ميان ديگر اقوال بازشناخت.
اما به هر حال، دليل اين که چرا مؤلف سند را نقل نکرده و نيز به اين که اين مطلب، روايت است، اشاره نميکند، نامعلوم است.
با توجه به آنچه بيان شد، به نظر ميرسد که به کمک اين قراين ميتوان دريافت که مؤلف مقدمه، علي بن ابراهيم نيست؛ چه اين که هرگز علي بن ابراهيم در يک کتاب و به نقل از خودش، يک متن را به دو شکل، يا با تفاوت در سند، بدون اشاره، و يا اشاره نکردن به روايت بودن متن، بيان نميکند.
علاوه بر آنچه گفته شد، دو نکته ديگر نيز در بحث از مقدمه وجود دارد که قابل تأمل است و در بررسي يک پژوهشگر نياز است بدان توجه شود:
نکته اول
در مقدمه، علاوه بر اين هفت روايت، ده روايت ديگر نيز آمده که به جز يک روايتِ مسند ۴ ، همه آنها به صورت مرسل و بدون واسطه از معصوم عليه السلام نقل ميشوند. بنا بر اين شمار روايات موجود در مقدمه به 17 روايت ميرسد.
از ميان اين ده روايت، چهار نقل ۵ پيش از پرداختن به مباحث علوم قرآني ذکر شدهاند و مؤلف با بيان آنها سعي دارد به جايگاه و اهميت تفسير قرآن از زبان اهل بيت عليهم السلام بپردازد.
1.تفسير القمي، ج۱، ص۳۷.
2.همان، ج۲، ص۳۱۶.
3.همان، ص۳۱۲.
4.سند اين روايت به نقل مستقيم علي بن ابراهيم از يکي از مشايخ پدرش است و از اين رو، روايتي مرسل محسوب ميشود: «قال: و حدثني محمد بن عيسي بن عبيد، عن يونس قال: قال الرضا عليه السلام: يا يونس! لانقل بقول القدرية، فان القدرية لم يقولوا بقول اهل الجنة و لا بقول اهل النار ...». در متن کتاب، در تفسير همين آيه مذکور در مقدمه، هيچ سخني از قدريه نيست، بلکه در ردّ انديشههاي معتزله بحث شده است. (همان، ج۱، ص۳۵).
5.همان، ص۱۵ ـ ۱۷.