شرح حديث بيضه - صفحه 148

و حكماء طبيعيين را عقيده آن است كه صورتى از مرئى مرتسم مى شود در چشم و از آنجا در مجمع النور كه پيش از اين مذكور شد ، و از آنجا در حسّ مشترك كه در بطن مقدّم دماغ است و ارتسام اين صورت سبب ابصار است ، و به اين قول رفته است معلّم اوّل ارسطاطاليس سر كرده فلاسفه مشّاء و شيخ ابوعلى حسين بن عبداللّه بن سينا كه ملقّب است به رئيس الحكماء ، و اين قول را قول به انطباع مى نامند.
و جمعى ديگر را از حكماء گمان آن است كه جسم شفّافى كه ميانه چشم و مرئى مى باشد مانند هوا ، مكيّف مى شود به كيفيّت شعاعى كه در چشم است و به اين اعتبار آلت ابصار مى گردد.
و ادلّه اين اقوال و بحث بر آنها و جواب بحث ها موجب طول مقال است ، و اين مقام گنجايش آن را ندارد.
قال : أيّها أصغر؟ قال : الناظر . قال : و كم قدر الناظر؟ قال : مثل العدسة ، أو أقلّ منها.
فرمود حضرت امام عليه السلام كه : كدام حاسّه از حواس پنج گانه تو كوچك تر است؟ گفت هشام كه : حاسّه بينا كه مردم چشم باشد ، فرمود امام كه : به چه قدر است آن؟ گفت : به قدر دانه عدسى يا كمتر از آن.
فقال له : يا هشام فانظر أمامك و فوقك فأخبرني بما ترى . فقال له : أرى سماءا و أرضا و دورا و قصورا و براري و جبالاً و أنهارا.
پس فرمود امام كه : اى هشام نظر كن به پيش روى خود و جانب فوق خود پس خبر ده مرا به آنچه مى بينى ، پس گفت هشام كه : مى بينم آسمانى و زمينى و خانه ها و قصرها و صحراها و كوه ها و نهرها.
فقال له أبو عبداللّه عليه السلام : إنّ الذي قدر أن يدخل الذي تراه العدسة أو أقلّ منها قادر أن يدخل الدنيا كلّها البيضة، لا تصغر الدنيا و لا تكبر البيضة.
پس فرمود أبو عبداللّه عليه السلام كه : به درستى كه آن كس كه قادر است كه داخل سازد آنچه را مى بينى در قدر عدسه يا كمتر از آن ، قادر است كه داخل سازد دنيا را در تخمى حال آن كه كوچك نگردد دنيا و بزرگ نشود آن تخم.

صفحه از 160