شرح حديث بيضه - صفحه 150

پس امام عالم حكيم عليه السلام آگاه كرد آن بى خبر از علم به جهل آميخته خود را كه چنين چيزى كه در نظر قاصر تو كمال امتناع و استحاله دارد پروردگار من جلّ شأنه نهايت قدرت بر آن دارد و در هر چشم زدنى مى كند آن را ، چه قادر است كه ذات اجسام را با اين بزرگى كه مشاهده مى شود و جود ديگر دهد كه در كوچك ترين جاى گنجد چنان كه مى كند آن را در هر نظر كردنى. و چون آن كور مادرزاد اين مرتبه از قدرت جناب صانع را به رأى العين مشاهده نمود پرتو آفتاب هدايت بر ساحت ضميرش تافت و به اندك مهلتى چشمش روشن گرديد و به حق گرويد.
و اگر معاندى گويد كه ما مى گوييم كه آيا قادر است بر اين كه اين اجسام عظيمه را با اين عظم مقدارى كه دارند به اعتبار وجود خارجى در جاى كوچكى گنجاند يا نه؟ مى گوييم اين كه مى گويى به اين بر مى گردد كه آيا قادر است بر چيزى كه هم بزرگ باشد و هم كوچك در حالت واحده به اعتبار واحد ، اين مجرد لفظ و مفهومى است و ذاتى ندارد و اين مفهوم را اصلاً ما صدق نيست تا آن كه شى ء باشد و توان گفت كه آيا قدرت بر آن هست يا نه؟
و چون مراد كسى كه از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام همين سؤال عبداللّه را به عينه كرد چنان كه در روايت آمده اين معنى بود ، لهذا آن حضرت عليه السلام در جواب فرمود كه :
«إنّ اللّه لا ينسب إلى العجز و الذي سألتنى لا يكون»۱ يعنى به درستى كه خداى تعالى نسبت داده نمى شود به عجز و او بر همه چيز به غايت قادر و تواناست ، و آنچه سؤال كردى تو از من كه داخل سازد در بيضه بدون اينكه كوچك شود دنيا و بزرگ گردد بيضه نمى باشد ، چه ما صدقى اين مفهوم را نيست تا آن كه شى باشد و ذاتى داشته باشد و از عدم تعلّق قدرت به آن نسبت به عجز لازم آيد.
و پوشيده نماند كه بناى كلام شريف امام عليه السلام در اين مقام بر جدل نيست چنان كه مؤلف كتاب الوافي ۲ گمان كرده ، بلكه بناى آن بر محض تحقيق و برهان است چنان كه

1.التوحيد ، ص ۱۳۰.

2.فيض كاشانى رحمه الله.

صفحه از 160