كشف الكنوز في الاستكشاف عن الرموز - صفحه 35

و امّا توسّل به اينها به نحوى كه اينها را مستقلّ بدانند و غافل از حقّ شوند ، مذموم و همچو كسى البتّه مقطوع الرجا خواهد شد ، الّا من باب الاستدراج و مستدرج هم في الحقيقة مقطوع الرجا است ؛ چه منافع و غايات دنيوى ، مثل «لا شى ء» است در مقابل غايات اُخرويّه به حسب جلالت و دوام و او كه محروم خواهد بود و «لكُلِّ امْرِءٍ مانَوى» . ۱
قوله : و لأكسُونَّه ثوبَ المذلّة عند الناس .
«أكسونّ» نفس متكلّم وحده است از اوّل و ضمير مستكن فاعل و «هاء» مفعول اوّل و لام در جواب قسم و «ثوب» مفعول ثانى مضاف به «المذلّة» و «عند الناس» متعلّق است به «المذلّة» .
و اعمال مصدر با لام هر چند ضعيف است ، و لكن جائز است كما في قوله :

شديد النكاية أعدائهيخال الفرار يراخى الأجل۲
و مخلّ در فصاحت نيست و بنابر تسليم گوييم كه : بنابر اداى كلام بليغ در اين مقام نيست تأمّل .
و در «أكسونّ» استعاره تبعيّه است ؛ چه كسوت در لغت ، موضوع از براى پوشيدن جامه است و لازمش احاطه به بدن است و تشبيه فرمودند احاطه مذلّت و مستور شدن شخص به او [را] به احاطه ثوب و لفظ موضوع از براى اوّل را استعمال فرمودند در ثانى ، به مناسبت و مشابهت احاطه و مشتقّ فرمودند از او صيغه متكلّم را ، پس استعاره در مبدأ اصليّه است و در مشتّق تبعيّه و ذكر ثوب به تخيّل است از براى استعاره مذكوره و اضافه ثوب به مذلّت از باب اضافه مشبّه بِه است به مشبّه و معنى كلام ـ اللّه و رسوله أعلم ـ : و هر آئينه مى پوشانم آن طلب كننده آمال خود از غير من را در نزد مردمان ، جامه ذلّت و لباس خوارى و انفعال و شرمسارى ؛ زيرا كه غرض طالب از مطلوب رفع نقصانى و رفع عيبى از خود و تخليه از شينى و تحليه به حليه

1.همان مصادر.

2.ن.ك : شرح الرضي على الكافية ، ص ۴۱۰ ؛ شرح ابن عقيل ، ج ۲ ، ص ۹۵ ؛ خزانة الأدب ، ج ۸ ، ص ۱۲۹ .

صفحه از 44