آداب الصلاة (شرح حديث حمّاد) - صفحه 359

حديثى ضعيف و روات آن غير عادل يا بدمذهب باشد هرگاه عمل به آن مشهور شده باشد ميانه متقدّمين اصحاب ما ، در حكم حديث صحيح است و عمل به آن بايد كرد.
ديگر آن كه در اكثر كتب معتبره مؤلّفه در جمع اخبار صدق آثار ائمه اطهار و ذريّه اخيار سيّد ابرار عليه و آله صلوات اللّه الملك الجبّار مذكور و مسطور است و اين معنى نيز موجب مزيد اعتبار آن است.
مثل كتاب جامع كافي ۱ كه مرجع و معوّل عليه علماء عظام فرقه ناجيه و از مؤلفات شيخ جليل ثقة الاسلام ابوجعفر محمّد بن يعقوب بن اسحاق كلينى رضى اللّه تعالى عنه است و جناب شيخ از قدماء مشايخ كبار و محدّثين اخيار شيعه اماميّه است و احوال خير اشتمال او سابق بر اين به تقريب شرح حديث شريف مشهور به حديث بيضه قلمى شده به عزّ عرض اشرف رسيده بود.
ديگر كتاب من لا يحضره الفقيه ۲ كه معتمد عليه فقهاء كرام و از مصنّفات شيخ ثقه صدوق ابوجعفر محمّد بن على بن حسين بن موسى بن بابويه قمى عظّم اللّه تعالى اجره است و تولّد شيخ ابوجعفر صدوق از بركت دعاى اجابت پيراى حضرت صاحب الزمان و خليفة الرحمن عليه صلوات اللّه الملك المنّان واقع شده و علماء ضابط احوال رجال ۳ چنين نقل كرده اند كه والد ماجد او يعنى علىّ بن الحسين بن موسى بن بابويه كه شيخ اهل قم و ثقه و فقيه ايشان بود در زمان غيبت صغرى به دارالسلام بغداد رفته ، شرف خدمت جناب شيخ ابوالقاسم حسين بن روح نوبختى كه از وكلاء اجلاّء ناحيه مقدسه سرّمن راى بود دريافته ، استفسار مسايل دينيّة از او نموده بود و بعد از مراجعت مكتوبى به او نوشته استدعا كرده بود كه عريضه او را كه در آن التماس دعا به جهت عطاى فرزند شده بود به نظر اشرف امام زمان عليه السلام رساند و شيخ ابوالقاسم حسب الاستدعاء او آن عريضه را به خدمت حضرت رسانيده جواب

1.الكافي، ج ۳ ، ص ۳۱۱.

2.من لايحضره الفقيه، ج ۱ ، ص ۱۹۶.

3.رجوع شود به رجال نجاشى ، ص ۱۸۵ ؛ جامع الرواة ، ج ۱ ، ص ۵۷۴.

صفحه از 386