آداب الصلاة (شرح حديث حمّاد) - صفحه 361

مصنّفات شريفه از او در ميانه علماء اعلام داير و مشهور است و ميلاد او چهار سال بعد از فوت شيخ صدوق در ماه مبارك رمضان سنه سيصد و هشتاد و پنج واقع شده و در سال چهارصد و هشت به عراق تشريف آورده در دارالسلام بغداد برخى به استفاده و باقى به افاده علوم دينيّه اشتغال مى داشت و در چهارصد و چهل به واسطه نائره فتنه كه در بغداد ميانه شيعيان و سنّيان اشتعال پذيرفته و خانه شيخ آتش گرفت و كرسى افاده او سوخت خوف تمام نموده به دار السلطنه عظمى و مستقر الخلافه كبرى يعنى نجف اشرف مقدّس معلّى على مشرفه الوف التحيّة و الثناء انتقال فرمود و در شهر محرّم سنه چهار و صد و شصت در آن ملك ملايك پاسبان و مأواى ارواح طيّبه مؤمنان وفات نموده در خانه خودش مدفون شد و از كرامت آن جناب مى تواند بود كه از آن زمان الى الآن كه قريب به ششصد و پنجاه سال مى شود با كمال استيلاى معاندان دين مبين در آن سرزمين شرافت قرين مزار شريف او به رونق و آيين باقى است و شيعيان را سعادت زيارت او ميسّر و مقدور است و از فضل واسع جناب كبريا و يمن به واطن قدسيّه ائمّه هدى سؤال آن داريم كه به زودى آن اماكن شريفه و آن اراضى منيفه را چنان كه باطنا از هر نقص و قصورى مطهّر و مصفّا دارند در ظاهر نيز از آلايش استيلاى ظلمه بى دين و معاندين خاندان حضرت خيرالمرسلين منزّه و مبرّا گردانند و يرحم اللّه عبدا قال آمينا.
پس بدان كه روايت شده به سندى كه مذكور شد از ابو محمّد حمّاد بن عيسى جهنى كه منسوب به قبيله جهنيّة از قبايل عرب و از ثقات و معتمدين روات احاديث شريفه شيعه اماميّة است ، و او كوفى الاصل است امّا مشهور به بصرى شده به اعتبار توطّن در بصره ، و ادراك خدمت چهار امام معصوم از ائمه طاهرين عليهم السلام نموده و كمال ضبط و احتياط در نقل حديث داشته و نقل كرده كه رفتم روزى به خدمت حضرت ابى الحسن موسى كاظم عليه السلام و عرض كردم كه گردانيده شوم فداى تو دعا كن كه عطا فرمايد حق تعالى به من خانه و زوجه و فرزندى و خدمتكارى و توفيق حجّ دهد مرا

صفحه از 386