آداب الصلاة (شرح حديث حمّاد) - صفحه 364

گفت حمّاد كه پس دريافت مرا در خاطر من خوارى و شرمسارى از اين خطاب تعرّض آميز امام عليه السلام ، پس گفتم فداى تو گردم تعليم كن به من نماز را تا بعد از اين بر آن نحو به جا مى آورده باشم.
فقام ابو عبداللّه عليه السلام مستقبل القبلة منتصبا فَاَرْسَلَ يَدَيْه جميعا على فَخِذَيه قَدْ ضَمَّ أَصابِعَةُ وَ قَرَّبَ بين قَدَمَيْه حتّى كان بَيْنَهُما قَدْرَ ثلاث أصابع مُنْفَرجاتٍ و استقبل بأصابع رِجْلَيه جميعا القبلة لَمْ يُحَرِّفهما عن القبلة.
پس حضرت ابوعبداللّه عليه السلام براى تعليم فرمودن نماز به من ايستاد رو به قبله بر حالى كه راست داشته بود قامت خود را ، پس فرو گذاشت هر دو دست خود را بر روى ران ها حال كونى [= در حالى] كه به تحقيق متّصل كرده بود انگشتان ۱ خود را به يكديگر ، و نزديكى داده بود ميانه دو قدم خود به حدّى كه بود ميانه آنها به قدر سه انگشت از هم گشوده ، و برابر قبله كرده بود انگشتان هر دو پاى خود را چنان كه به هيچ جانب انحرافى نداشت از قبله.
و قال بخشوع : اللّه اكبر
و گفت امام به جهت افتتاح نماز از روى خشوع و فروتنى : اللّه اكبر.
يعنى خدا بزرگ تر است از اين وصف كرده شود و به نهايت وصف كمال او توان رسيد.
و اين تكبير را تكبيرة الافتتاح مى گويند چون شروع در نماز به آن مى شود و تكبيرة الاحرام نيز مى نامند به اين اعتبار كه به آن حرام مى شود آنچه پيش از آن حلال بود از افعال خارجه از نماز.
و بدان كه حق تعالى در كتاب كريم خود در وصف مؤمنين كه رستگار شده اند ايشان فرموده اند : «الَّذينَ هُمْ فى صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» . ۲

1.شامل انگشتان بزرگ كه ناميده مى شود به ابهام نيز هست. (منه رحمه اللّه )

2.مؤمنون (۲۳): ۲.

صفحه از 386