آداب الصلاة (شرح حديث حمّاد) - صفحه 366

آنهاست از حركاتى كه دخيل در نماز نباشد ، و اين نيز مراتب متفاوته دارد.
پس اگر كسى حركت نمايد حركتى كه دخيل در نماز نباشد آن قدر كه به حدّ فعل كثير رسد و به حسب عرف و عادت فاعل آن از مصلّى بودن بيرون رود از قبيل پيچيدن عمّامه و نوشتن خط و برجستن ظاهرى و مانند اينها نماز باطل مى شود ؛ و اگر به آن حدّ نرسد باعث بطلان نمى شود امّا اولى ترك آن است.
و در روايت آمده كه حضرت رسالت پناه صلوات اللّه و سلامه عليه ديد مردى را كه در اثناى نماز با ريش خود بازى مى كرد پس فرمود : آگاه باشيد اگر خشوع مى داشت دل اين مرد هر آينه به خضوع مى بود جوارح و اعضاى او. ۱
يعنى چنين حركت هاى عبث و بازى با ريش خود نمى كرد.
و درحديث ديگر مذكور است كه حضرت على بن الحسين صلوات اللّه عليهما وقتى كه مى ايستاد به نماز همانا ساق درختى بود كه حركت نمى كرد از او چيزى مگر آنچه را حركت دهد نسيم از او مثل دامن جامه يا گوشه رداء. ۲
و در روايت زراره از حضرت باقر عليه السلام مذكور است كه فرمود بازى مكن در نماز به دست خود و نه به سر خود و نه به ريش خود ، و گفتگو مكن در دل با خود به فكرهاى خارج از نماز و از ياد حق تعالى. ۳
و پوشيده نماند كه ظاهر آن است كه حكايت رفع يدين در وقت گفتن اين تكبير از روايت ساقط شده چنان كه در تكبيرات بعد خواهد آمد. پس حمّاد در نقل غفلتى كرده يا از راويان او يا از نسّاخ سهوى واقع شده ، چه در استحباب رفع يدين در اين تكبير حرفى نيست و قول به وجوب آن نيز شده است.
و امّا ترك اذان و اقامه و شش تكبير سنّتى و دعاهاى ميانه آنها پس ممكن است كه

1.رجوع شود به مجمع البيان ، ج ۷ ، ص ۹۹.

2.رجوع شود به الكافي ، ج ۳ ، ص ۳۰۰ ؛ وسائل الشيعة ، ج ۴ ، ص ۶۸۵.

3.وسائل الشيعة ، ج ۴ ، ص ۱۲۶۱.

صفحه از 386