آداب الصلاة (شرح حديث حمّاد) - صفحه 369

ثمّ كَبَّرَ و هو قائمٌ و رفع يَدَيْهِ حيال وَجْهِهِ.
و بعد از آن تكبير گفت بر حالى كه ايستاده بود و برداشت دو دست خود را در وقت تكبير تا برابر روى خود.
و مخفى نماند كه چون در تكبير ركوع كه پيش گذشت چنين مذكور شد كه برداشت دو دست خود را و تكبير گفت. و در اين تكبير چنين نقل كرد كه تكبير گفت و برداشت دو دست خود را پس ظاهر مى شود كه گفتن تكبير و برداشتن دست ها با هم است. يعنى ابتدا به گفتن تكبير نزد ابتداى برداشتن دست ها بايد كرد به نحوى كه تمام شود تكبير نزد انتهاى رفع يدين چنان كه مذهب اكثر علماست ، نه آن كه بعد از بالا بردن دست ها تكبير گفته شود در حال قرار دست ها در بالا چنان كه مذهب بعضى از علماست ، يا آن كه در وقت پايين آوردن گفته شود چنان كه مذهب بعضى ديگر است.
ثمّ سَجَدَ وَ بَسَطَ كَفَّيْهِ مَضْمُومَتى الأَصابعَ بَيْنَ يَدَىْ رُكْبَتَيْهِ حِيالَ وَجْهِهِ فَقالَ : سُبْحانَ رَبَّى الاَعْلى وَ بِحَمْدِه ثَلاثَ مَرّاتٍ ، وَ لَمْ يَضَعْ شَيْئا مِنْ جَسَدِهِ عَلى شَى ءٍ مِنْه وَ سَجَدَ عَلى ثَمانِيَةِ أَعْظم : الكَفَّيْنِ و الركْبتَيْنِ و أنامِلِ اِبْهامَىِ الرِجْلَيْنِ و الجَبْهَةِ وَ الأنْفِ.
و بعد از آن به سجده رفت و پهن كرد دو كف خود را بر حالى كه چسبانده بود انگشتان را به هم بر روى زمين برابر زانوها مقابل روى خود.
و مراد چنان كه از روايت زراره مفهوم مى گردد اين است كه دست ها را مابين زانوها و رو گذاشت محاذى سر دوش ها ، و در آن حديث مذكور است كه دست ها بايد قبله زانوها نشود بلكه اندك انحرافى داشته باشد دست راست از زانوى راست به سمت يمين و دست چپ از زانوى چپ به سمت يسار.
پس گفت سُبْحانَ رَبَّى الاَعْلى وَ بِحَمْدِه سه مرتبه و نگذاشت و نه چسبانيد چيزى از بدن خود را به چيزى از آن ، به اين معنى كه همه اعضاى خود را از يكديگر جدا داشت نه شكم را به زانوها چسبانيده بود و نه پاشنه و ساق ها را به نشيمن ها و ران ها و نه

صفحه از 386