آداب الصلاة (شرح حديث حمّاد) - صفحه 380

لايق و سزاوار تو ، به درستى كه من ستم كرده ام نفس خود را به اعتبار اقدام بر معاصى و نافرمانى تو ، پس ببخش از براى من گناه مرا به درستى كه نمى بخشد گناهان را مگر تو. بعد از آن دو تكبير مى گويد و اين دعا را مى خواند لَبَّيْكَ وَ سَعْدَيْكَ وَ الْخَيْرُ في يَدَيْكَ وَ الشَرُّ ليس إِلَيْكَ وَ الْمَهْدِىُّ مَنْ هَدَيْتَ لا مَلْجَاَ مِنْكَ إِلاّ اِلَيْكَ سُبْحانَكَ وَ حَنانَيْكَ تَبارَكْتَ وَ تَعالَيْتَ سُبْحانَكَ ربَّ البيت ، يعنى هميشه ايستادگى مى كنم به خدمت و بندگى تو و پيوسته يارى مى كنم دين تو و پيغمبران تو را و خير در دست هاى تو در نزد تو و از جانب توست و شر نيست راجع به سوى تو و منسوب به تو و صادر از تو ، و راه نموده شده كسى است كه راه نموده باشى تو او را به توفيق پيروى نبىّ و اوصياى او و ترك خود رأيى ، پناه بردنى نيست از تو و از عذاب تو مگر به سوى تو ، تنزيه مى كنم تو را و طلب مى كنم از تو دوام رحمت و بخشايش تو را ، بسيار است بركت تو و به غايت بلند مرتبه اى تو ، تنزيه مى كنم تو را اى پروردگار خانه كعبه مشرّفة.
بعد از آن دو تكبير مى گويد و اين دعا را مى خواند : وَجَّهْتُ وَجْهى لِلَّذى فَطَرَ السَّمواتِ وَ الاَرْضَ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ حَنيفا مُسْلِما وَ ما اَنَا مِنَ المُشْرِكينَ إنّ صَلاتى و نُسُكى وَ مَحْياىَ وَ مَماتى للّه رَبِّ الْعالَمينَ لا شَريكَ لَهُ وَ بذلك اُمِرْتُ وَ اَنَا مِنَ المُسْلِمينَ ، يعنى گردانيده ام روى دل خود را به جانب كسى كه خلق كرده است آسمان ها و زمين را ، داناست پنهان و حاضر را ، بر حالى كه مايلم از باطل به سوى حق ، و نيستم از كسانى كه شريك و انباز قرار مى دهند از براى حق تعالى. به درستى كه نماز من ، و عبادت هاى من ، و زندگى من و آنچه كنم در حال حيات خود ، و مردن من و آنچه به مردم رسد از من بعد از مرگ من از علوم و خيراتى كه باقى مانده باشد از من ، از براى قرب و نزديكى خداى تعالى و محض رضاجويى و خشنودى او ، و به تقدير و قضاى اوست كه پروردگار هر كس و هر چيز است ، نيست انبازى از براى او ، و به آنچه گفتم مأمور شده ام از جانب اللّه تعالى ، و من از جمله مسلمانان و اطاعت فرمان خدا و رسول كنندگانم.
بعد از آن آهسته مى گويد اَعُوذُ بِاللّه مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ ، يعنى پناه مى برم به خداى

صفحه از 386