با توجّه به آنچه بيان شد پاسخ سؤال هم معلوم ميگردد؛ زيرا تمام تلاش عاشق در جلب رضايت معشوق است. حال چه اشکالي دارد که اين عاشق در حال راز و نياز با معشوق، بداند که عملي مورد رضايتِ فعلي معشوق است و اين دانستن، سبب انجام شدن آن فعل گردد؟
پاسخ اشکال سوم
به اين اشکال، دو پاسخ داده ميشود: يکي جواب نقضي و ديگري جواب حلّي.
جواب نقضي، از دو بخش تشکيل گرديده است: يک. فرق است بين اين که لفظ جمع را اطلاق کنند و واحد را اراده کنند. در حقيقت، لفظ جمع را در واحد استعمال کنند و بين اين که قانونى کلّى و عمومى بگذرانند و از آن به طور عموم خبر دهند، در صورتى که مشمول آن قانون جز يک نفر کسى نباشد و جز بر يک نفر منطبق نشود. و آن، نحوه اطلاقى که در عرف سابقه ندارد، نحوه اوّلى است نه دومى؛ چون از قبيل دومى، در عرف بسيار است (همان: ج6 ص10).
دو. بسياري از صحابه و تابعيان، روايات شأن نزول آيه را در مورد امير مؤمنان عليه السلام نقل نمودهاند که اگر چنين استعمالي رايج نبود، در اين صورت ـ در حالي که زبان عربي در آن زمان دست نخورده بود ـ بايد حداقل برخي از آنها لب به اعتراض ميگشودند، در صورتي که چنين اعتراضي گزارش نشده است (همان جا).
امّا جواب حلّي، در صدد بيان اين مطلب هستيم که چه ضرورتي داشت که از مفرد، با لفظ جمع عنوان شود. دو دليل هم ميتوان در اين زمينه بيان داشت:
يک. اين که در زبان عربي متداول است که گاهي از شخصي به جهت عظمتش و يا عظمت کاري که انجام ميدهد، با لفظ جمع آورده ميشود. مانند آن را ميتوان در آيات ديگري مثل: الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکمْ (آل عمران: آيه 173) ۱ ديد و شکي نيست که اين آيه، در باره نعيم بن مسعود الاشجعي نازل شده است. يا أَفِيضُوا مِنْ حَيثُ أَفاضَ النَّاسُ (بقره: آيه 199) ۲ که مراد، پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم است و يقُولُونَ نَخْشى أَنْ تُصِيبَنا دائِرَةٌ (مائده: آيه 52) ۳ براى اين که گوينده اين حرف به اعتراف خود علماى اهل سنّت، يک نفر و آن هم رئيس منافقان عبد الله بن اُبى بوده است ( أسباب نزول القرآن: ص201).
دو. اين کار، به قدري زيبا بوده که با ضمير جمع آورده شده است تا ساير مؤمنان هم به انجام دادن چنين عملي ترغيب شوند، و اگر با لفظ مفرد بيان ميشد، همه ميگفتند که اين، يک قضيه شخصي است و براي ديگران، مشوّقي نخواهد بود که دست به چنين عملي بزنند و اين تعريف و تمجيد به خاطر اين عمل نبوده، بلکه به سبب شخصيت خود علي عليه السلام بوده است.
1.كساني كه مردم به آنها گفتند: مردم براي جنگ با شما گرد آمدهاند.
2.سپس از آن جا كه ديگر مردم بازميگردند، شما نيز بازگرديد.
3.ميگويند: ميترسيم از اين كه دچار گرفتاري شويم!