ابن‌ميثم و مصباح السالکين - صفحه 107

10. آگاهي‌هاي جانبي درباره کتاب

در اين مرحله، مطالب بسياري قابل توجه است که به چند نمونه از آنها اکتفا مي‌کنيم:
الف. شرح ابن‌ميثم دقيقاً يک شرح کلامي و فلسفي است.
ب. وي با وجود اينکه شيعه است، هر جا سخن از خلفاي سه‌گانه (ابوبکر، عمر و عثمان) به ميان آمده، با متانت خاصي برخورد کرده است؛ با اين که موضع‌گيري‌هاي حاد زمان ايشان، چنين چيزي را ايجاب نمي‌کرده است.
ج. از آنجا که ابن‌ميثم، سخنان امير مؤمنان عليه السلام را شرح قرآن و برگرفته از آن مي‌دانسته، سعي بليغ داشته تا مبناي قرآني کلام امام عليه السلام را تبيين نمايد.
د. مؤلف، در آغاز شرح، به سبک بيهقي و کيدري، بحث الفاظ را براي آمادگي ذهن خوانندگان به طور مبسوطي آورده و آنگاه به شرح خطبه‌ها، نامه‌ها و ديگر گفتارهاي امام عليه السلام پرداخته است. (شرح نهج‌البلاغه: ج1 صص15 ـ 60)

11. نقد

اين کتاب، مملو از فوائد علمي است؛ اما از آنجا که مؤلف آن معصوم نيست، برخي از خللهاي جزئي براي آن برشمرده‌اند. براي تکميل اين تحقيق، بعضي از اين ايرادها را ذکر مي‌کنيم:
1. به نظر ميرزا حبيب الله خوئي، مؤلف، به روايات بي‌اعتبار عامه تمسّک کرده و از روايت اهل البيت عليهم السلام بهره نبرده است. (منهاج البراعه: ج1 ص6)
2. نيز ايشان معتقد است که مؤلف در شرح لغات به بيان مواد کلمات اکتفا کرده، به تحقيق هيئت واژگان نپرداخته است. (همان)
3. برخي را اعتقاد آن است که مؤلف، در مواردي چند، دست به تأويلاتي زده که زمينه‌اي بر آن وجود نداشته است (شرح نهج‌البلاغه: ج1 ص9)، اما آقاي خاتمي معتقد است که اين تأويلات، استوار بوده، فهم آن‌ها براي عده‌اي ميسور نگشته وگرنه اين تأويلات پر از دلايل دقيق حِکَمي است؛ نه اينکه حاوي وسوسه‌هاي فتنه‌پوش باشد. (همان)

نتايج و پيشنهادها

مطالعه دقيق زندگي ابن‌ميثم و اين شرح عميق، نکته‌هايي نظير موارد زير را به همراه خواهد داشت:
1. زندگي اين مرد بزرگ، حاوي تلاش‌هاي بسيار و درس‌هاي گونه‌گون براي سالکان راه علم و عمل است.
2.

صفحه از 109