همچنين، در پنج جلد با قطع وزيري در سال 1378ق با مقدمه آقاي خاتمي به چاپ رسيد. ( اختيار مصباح السالکين: ص28)
7. منابع کتاب
ابنميثم از منابع فراواني در تأليف اين کتاب بهره برده و در برخي از موارد، به نام نويسنده اکتفا نموده است ۱ . وي در ديگر موارد، نام کتاب را نيز يادآور ميشود. منابع زير برخي از مستندات مؤلف را تشکيل ميدهد:
1. قرآن کريم
2. الفتوح (شرح نهجالبلاغه: ج 1 ص 597)
3. کتاب صفين، تأليف نصر بن مزاحم (پيشين: ج2 ص27)
4. صحيح مسلم (همان)
5. صحيح بخاري (همان)
8. روش مؤلف در نقل احاديث
طبق بررسيهاي انجام شده، نگارنده اين مقاله، به شيوهاي ويژه براي مؤلف در نقل روايات دست نيافت و احتمالاً وي در برخي از موارد، نياز به ذکر سند روايات نميديده است. (ر.ک: پيشين: ج1 صص593 ـ 597) اما به هر حال، قضاوت کامل در اين باره، نيازمند تتبع کامل در اين کتاب است. ميرزا حبيب الله خوئي پس از تجليل بسيار از شرح ابنميثم بر نهجالبلاغه ميگويد:
هر جا که مقام، مقتضي ذکر روايتي براي تأييد يا استناد بوده، ابنميثم بر روايتي عامي تکيه کرده که اعتبار ندارد و دستش از تمسک به ذيل اخبار ائمه اطهار عليهم السلام کوتاه بوده است. (منهاج البراعه: ج1 ص6)
9. شيوه تدوين و شرح احاديث
ابنميثم در اغلب موارد، ابتدا به سبب صدور کلام از امام عليه السلام ميپردازد. سپس به بيان معناي کلمات مشکل همت ميگمارد. آنگاه، موارد دشوار صرفينحوي و بقيه ابعاد ادبي را شرح ميکند. در مرحله بعد، در صورت لزوم، به تبيين کلامي و فلسفي موضوع ميپردازد. در همين مرحله، در صورت لزوم، به نقل مطالب از منابع تاريخي دست مييازد ۲ .
1.به طور نمونه، او از افراد زير نام ميبرد: فخرالدين [رازي] (شرح نهجالبلاغه: ج۱ ص۳۵) و ابوالحسن کيدري (پيشين: ج۱ ص۸۰) که او نيز شارح نهج البلاغه است ؛ محمّد بن جرير طبري (پيشين: ج۱ ص۵۹۷)، جعفر بن بابويه القمي (پيشين: ج۵ ص۲)، ابوالعباس المبرد (پيشين: ج۲ ص۳۱)، بعض الشارحين (پيشين: ج۲ ص۴۲)، القاضي عبدالجبار، ابوالحسين البصري، السيد المرتضي (پيشين: ج۲ ص۵۷).
2.به طور نمونه شرح «خطبه شقشقيه» را بنگريد: پيشين: ج۱، صص۱۶۷ ـ ۱۸۰.