چگونگی شناخت خدا از راه شناخت نفس در تبیین روایت «من عرف نفسه فقد عرف ربّه»

نشریه : پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی

نویسنده : پديدآورنده : مجتبی افشارپور

سال سوم / شماره پیاپی 5 / صفحه 43-62

چکیده :

ارتباط میان شناخت خود و شناخت خدا، از مشهورترین تأکیداتی است که در آموزه‌های دین اسلام بیان شده است. پرسش‌هایی مانند: «منظور از شناخت خود، کدام گونه از شناخت است؟»، «این نوع شناخت، چگونه معرفتی از خداوند را به ارمغان می‌آورد؟» و «ملازمه میان این دو معرفت، چگونه قابل تبیین است؟»، مسائلی‌اند که هر ذهن متفکری را به خود مشغول می‌سازند. نظریه‌هایی که در پاسخ به این پرسش‌ها مطرح شده‌اند، تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای با یکدیگر دارند؛ تفاوت‌هایی همچون: «محال‌بودن چنین معرفتی تا واجب‌بودن شناخت نفس»، «منتهی‌شدن به معرفت اصل وجود خدا تا وصول به معرفت اسما و صفات او» و «شهود نفس که به معرفت حضوری رب منجر گردد تا شناخت حصولی آن دو، شناخت قبلی خدا تا پی‌بردن به وحدت شخصی وجود». با توجه به چنین فراز و فرودهایی، تبیین مقصود این‌گونه روایات و نقد و بررسی نظریه‌های مقابل، امری لازم در جهت پی‌بردن به مقصود واقعی این روایات است. در این نوشتار، پس از دسته‌بندی نوین در مورد نظریه‌ها و نقد و بررسی آنها، مقصود این احادیث را تحلیل کرده‌ایم تا گامی مؤثر درباره مهم‌ترین فصل خداشناسی یعنی اثبات اصل وجود خداوند برداشته باشیم.

کلیدواژه‌های مقاله :اثبات خدا، شناخت خدا، خداشناسی، من عرف نفسه فقد عرف ربه