(بازگشتگاه) دانسته است. ۱ از ابوالقاسم زجّاجي (م337ق) نيز نقل شده که معناي لغوي تأويل «مَرجِع و مَصير» است. ۲ کساني چون جوهري در صَحاح اللغة، ازهري در تهذيب اللغة، ابن اثير در النهاية في غريب الحديث و الاثر، فيروزآبادي در بصائر ذوي التمييز، ۳ ابن منظور در لسان العرب، شريف رضي در حقايق التأويل ۴ اين پيوند معنايي را تأييد کرده و با تعبيراتي چون «اِبداءُ عاقبة الشي» (آشکار کردن سرانجام يک چيز)، «مايؤولُ اليهِ الشيء» (آنچه يک چيز بدان بازميگردد) و «ما يؤول اليهِ اَمْرُهم» (آنچه سرانجام کارشان بدان بازميگردد) کوشيدهاند تا معناي مراد از واژه تأويل را بيان کنند. ۵ به گفته فيروزآبادي، ۶ تأويل با واژه اَوَّل نيز هم معنا دانسته شده است (تأويل کلام يعني برگرداندن سخن به آغاز آن)، همچنان که برخي آن را با واژه اياله به معناي سياست مرتبط کردهاند. وجه اين ارتباط در توضيح ازهري، و به نقل از او ابن منظور، در باره «تأويل کلام» آمده است؛ «اُلْتُ الشي» به معناي گرد آوردن و سامان دادن است و چنين مينمايد که «تأويل» عبارت است از گرد آوردن چند معناي مشکل در يک لفظ روشنِ بياشکال. ۷ تأويل در باره لفظي به كار ميرود كه يک معناي ظاهري دارد كه معناي اصلي آن است، اما به جهت وجود دليلي يا قرينه اي آن را بر معناي غير ظاهري خود حمل كنند؛ به طوري كه اگر آن قرينه وجود نداشت، بر همان معناي اصلي حمل مي گرديد. به عبارت ديگر، دست برداشتن از ظاهر كلام و به سراغ معناي غير ظاهري رفتن به جهت شاهد يا دليلي كه بر آن دلالت دارد، تاويل آن كلام است. ۸
ب. فراواني و معناي واژه تأويل در احاديث
واژه تأويل و مشتقات آن در حديث، بويژه حديث شيعه، و غالباً مرتبط با قرآن، بسيار آمده است ۹ و در موارد نسبتاً زيادي اين کاربردها به مناسبت بحث از آيات قرآن، واژه تأويل ناظر به امر خارجي است؛ براي مثال در باره آيه 39 سوره انفال امام باقر عليه السلام بيان کردهاند که «تأويل اين آيه هنوز نرسيده است». ۱۰ در توضيح آيه 33 سوره احزاب، امام صادق عليه السلام گفتهاند که «تأويل اين آيه واقع شد»؛ ۱۱ در باره آيه 6 سوره
1.ر.ک : مجازالقرآن، ج ۱، ص ۸۶ .
2.ر.ک : نزهة الأعين النواظر في علم الوجوه و النظائر، ص ۲۱۶.
3.بصائر ذوي التمييز، ج ۱، ص ۷۹ ـ ۸۰.
4.حقايق التأويل، ص ۸ .
5.ر.ک : کتابهاي يادشده، ذيل «أول».
6.بصائرذوي التمييز في لطائف الکتاب العزيز.
7.ر.ک : تهذيب اللغة.
8.النهاية، ج۱، ص۸۰ .
9.براي فهرستي از آن ر.ک : المعجم المفهرس لالفاظ احاديث بحارالأنوار، ج ۳، ص ۲۰۱۳ ـ ۲۰۱۴، ۲۰۴۹ ـ ۲۰۵۵، ذيل «أول».
10.الکافي، ج ۸، ص ۲۰۱، و به نقل از او: بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۷۸؛ نيز ر.ک : سنن الترمذي، ج ۴، ص ۳۲۷، به نقل از پيامبر اکرم.
11.بحار الأنوار، ج ۲۵، ص ۲۵۵، به نقل از علل الشرايع.