بارى ديگر در عرصه روايت و درايت حديث - صفحه 562

آقاى بهبودى براى توجيه كار خودشان در تدوين و تأليف صحيح الكافى، در مصاحبه، شرح احوالى از كلينى بيان مى كنند كه براى آشنايى با كتب رجال و تراجم، خيالى بودن بخش هاى زيادى از آن به وضوح تمام روشن است، و بر اساس چنين شرح احوالى نتيجه اى كه مطلوب ايشان بوده به دست آمده است. ما براى بررسى اين شرح احوال كه هدف اساسى بحث ما است آن را به چند قسمت تقسيم مى كنيم، و هر كدام را جداگانه مورد ارزيابى قرار مى دهيم:
1. ايشان معتقدند كه كلينى در عصر خويش چندان شناخته نبوده و اعتبار و شخصيتى كه اينك در جوامع علمى دارند همه مبتنى بر تأليف كتاب كافى بوده و آن هم سال ها بعد به وجود آمده است. اينك كلمات ايشان: «شما به شرح حال كلينى دقت كنيد. هيچ كسى كلينى را با نام و وصف و شرح زندگانى معرفى نمى كند، همه مى گويند: كلينى صاحب كتاب كافى، و بعد در سايه كتاب كافى، كلينى را مى ستايند، معلوم مى شود كلينى در زندگى و حشر با مردم به شهرت نرسيده بلكه با نوشتن اين كتاب به شهرت رسيده است».
باز مى نويسند: «ديگران او را نديدند، و نشناختند، و با كتاب او فقط سال ها پس از مرگش آشنا شدند». آنچه از اسناد و مدارك معتبر قديم به دست مى آيد، درست برخلاف اين نظر است. پيش از اين ديديم كه يكى از چهار مركز مهم سكونت شيعيان و تكوّن مجامع علمى ايشان شهر رى بوده است. رى آن روز بعد از بغداد كه پايتخت عالم اسلام بود و نيشابور، بزرگ ترين شهرهاى شرق عالم اسلام محسوب مى شد، به طورى كه اصطخرى در مورد آن مى نويسد: «و اعظم هذه المدت الرى و هى مدينة اذا جاوزت العراق الى المشرق فليس مدينة اعمر و لا اكبر و لا ايسر اهلاً منها الى آخر الاسلام الا نيسابور فانها فى العرصة اوسع منها فاما اشتباك الابنية العمارة و الميسار فان الرى تفضلها، و طولها فرسخ و نصف فى مثله» (ص 207) از همه اين شهرها رى بزرگ تر است، و اگر از عراق عبور كنى، و به سوى مشرق روى آورى هيچ شهرى آبادان تر و بزرگ تر و ثروتمندتر از آن تا پايان بلاد اسلام جز نيشابور نخواهى يافت. نيشابور از نظر وسعت زمينى كه شهر در آن ساخته شده عظيم تر است، اما رى

صفحه از 570