آخرين كلام در عرصه روايت و درايت حديث - صفحه 574

و اما معيار صحت و سقم:

مؤلف صحيح الكافى در مقدمه كتاب خود، ابتدا شمه اى از كار زنادقه را بازگو مى كند، سپس وسعت خرابكارى آنان را در رشته هاى مختلف حديث تذكر مى دهد و راه برخورد با جعليات و مبارزه با خرافات را، آن سان كه بزرگان صدر اول از عهد حضرت رضا عليه السلام در پيش گرفته بودند، روشن ساخته و چون نمى تواند تمام مسائل را مستدلاً مطرح كند، به ناچار همگان را به كتاب معرفة الحديث خود حوالت مى دهد و در آخرين فصل مقدمه مى نويسد: «فاتباعا لهذه الخطة واحياء لأهدافها المقدسة ... يعنى:
بدين منظور كه از خط مشى محققان صدر اول پيروى كنم و اهداف مقدس آن مسلك را احيا نمايم، از سال ها پيش خود را آماده كردم، ابتدا كتابى تأليف كردم جامع و مستند (معرفة الحديث) كه رجال بد نام را آمار كنم و كتاب هاى جعلى را از كتاب هاى اصيل و معتبر جدا كرده و بشناسانم و خط مشى خود را در رد و قبول حديث، همانند مشعل فرا راه خودم و هر كسى كه راه مرا بر مى گزيند فراز گيرم. من در مقدمه آن كتاب (معرفة الحديث) بحثى طولانى و مشروح و مستدلى آوردم كه تاريخ حديث و ابتداى نشر و تدوين حديث را نشان مى دهد و سير تاريخى آن را با همه فراز و نشيبى كه پيموده است دنبال مى كند تا معلوم شود كه خط مشى بزرگان صدر اول، بهترين راه فنى بوده و تنها راه پرهيز از خرابكارى غلات است».
با توضيحاتى كه در مقدمه صحيح الكافى به عربى درج كرده ام و خلاصه آن را در مقدمه گزيده كافى چاپ اول (انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامى) به فارسى آورده ام، هر كس آن را خوانده باشد در مى يابد كه بايد كتاب معرفة الحديث را هم مطالعه كند تا سيره مؤلف را به دست آورد. باعث شگفتى است كه جناب آقاى سبحانى كه هم مقدمه صحيح الكافى را ديده است و هم كتاب معرفة الحديث را وارسى نموده است باز هم اعتراض مى كنند كه چرا مؤلف صحيح الكافى معيار صحت و اعتبار حديث را اعلام نكرده است.

صفحه از 612