جايگاه الكافى در ميان اماميه - صفحه 96

القطيفى (درگذشته 950ق)، فقيه نامدار و معارض محقق كركى نيز با اشاره به نام كتاب
الكافى، اين كتاب را همانند اسمش كافى و وافى به مقصود دانسته است. ۱ شهيد ثانى هم جمع، ترتيب، تنظيم و اسانيد كتاب الكافى را ستوده است. ۲ وى كتب اربعه را عماد ايمان و بنياد دعائم اسلام مى خواند ۳ شيخ حسين بن عبدالصمد، پدر دانشمند شيخ بهايى در مورد كتاب الكافى مى نويسد كه كلينى كتاب خود را كه در مدت بيست سال تدوين كرده بود، تهذيب كرد و پيراست و اين كتاب بر مجموعه اى از احاديث مشتمل است كه در ديگر كتاب ها يافت نمى شود. ۴ سيد مير محمد باقر الداماد نيز از عالمان دوره صفوى است كه در عين حال كه فيلسوف بود، ولى به كتاب هاى حديث و از همه مهم تر كتاب الكافى بهاى بسيار مى داد ۵ و مى دانيم كه بر اين كتاب شرحى هم نوشت. سيد محمد مهدى بحرالعلوم (درگذشته 1212ق) فقيه اصولى، اين كتاب را كتابى «جليل» و «عظيم النفع، عديم النظير» دانسته و آن را به دليل حسن ترتيب و تهذيب، دقت در نقل، جامع اصول و فروع بودن و اشتمال بر اكثر روايات امامان، بى نظير و برتر از همه كتاب هاى حديثى دانسته است. ۶ در ميان جريان اخبارى، ملا محمد امين استرابادى (درگذشته 1036 ق) پيشوا و بنيانگذار اخباريان، در الفوائد المدنية به نقل از مشايخ گذشته چنين مى آورد كه كتابى همانند كافى در تاريخ اسلام نوشته نشده است. ۷ فيض كاشانى (درگذشته 1091ق) كه وى هم مسلك اخبارى داشته است، كتاب الكافى را به دليل اشتمال بر اصول حديث و خالى بودن از زياده گويى و مطالب بى فايده، شريف ترين و كامل ترين و موثق ترين كتاب حديثى شيعه معرفى مى كند، به اين دليل كه مشتمل بر «اصول» است ۸ مولى محمد تقى مجلسى

1.بحار الأنوار، ج ۱۰۸، ص ۱۱۴.

2.همان، ص ۱۴۱؛ و ج ۱۰۹، ص ۷، ۹۱، ۱۰۴.

3.همان، ج ۱۰۸، ص ۱۳۸.

4.نك: حسين بن عبدالصمد، وصول الاخبار؛ نيز نك: مستدرك الوسائل، ج ۳، ص ۵۳۲.

5.بحار الأنوار، ج ۱۱۰، ص ۴.

6.نك: الفوائد الرجالية، ج ۳، ص ۳۳۰.

7.نك : استرابادى، الفوائد المدنية، ص ۲۰۰؛ نك: نورى، مستدرك الوسائل، ج ۳، ص ۵۳۲.

8.نك: فيض كاشانى، الوافى، ج ۱، ص ۶؛ نيز نك: بحرانى، لؤلؤة البحرين، ص ۵.

صفحه از 101