روش فهم حديث در شرح اُصول الكافى ملّاصالح مازندرانى - صفحه 137

وارد شده است تا آنجا كه آن را از ضرورى دين قرار داده است...به گونه اى كه جوازى بر رد و انكار آن باقى نمى گذارد و زمينه اى براى عناد و استنكار نمى ماند. ۱
مهم ترين فايده توجه به احاديث ديگر، در فهم يك حديث، تبيين معناى آن است؛ زيرا گاه مفهوم حديث جز در سايه احاديث ديگرى كه در باب آن موضوع وارد شده اند، روشن نمى شود و شارح از اين ابزار در تبيين معنا سود جسته است. او حديث «بر خود آسان نگيريد تا سست نشويد» را به كمك حديث «كسى در پيرامون شبهات بگردد، نزديك است كه در آن واقع شود» تبيين مى كند؛ به اين كه چون انسان در امور مباح به افراط در افتد يا به مكروهات بپردازد، احتمال فرو رفتن او در ورطه هلاكت رود ۲ يا در وجه معناى «و به كارى كه بترسد در آن ماند، اقدام نكند» مى گويد كه عجز از انجام كار سبب ذلت نفس مى شود و تكيه او بر فرمايش حضرت صادق عليه السلام است كه: «براى مؤمن شايسته نيست كه خود را خوار سازد. سؤال شد: چگونه خود را خوار مى سازد؟ فرمودند: آن گاه كه متعرض كارى شود كه توان بر انجام آن را ندارد». ۳ بدين سان، بار ديگر بر گستره فهم خود از احاديث و تسلط بر آنها صحه مى گذارد.
گاه، معناى يك حديث در سايه ديگر احاديث توسعه پيدا مى كند و گستره معنايى وسيع ترى را در بر مى گيرد و عدم توجه به اين نكته، ممكن است به برداشت نادرست از حديث بيانجامد. مساله ايمان و كفر شاهد مثال اين موضوع است و گروهى معتقد به دخول اعمال در حقيقت ايمان شده اند و به احاديثى مثل «ايمان، شناخت قلبى و اقرار زبانى و عمل به اعضاست»، توسل جسته اند. ملّا صالح، ذيل عبارت «ايمان و ضد آن كفر»، با نفى اين اعتقاد و استناد به دو حديث «علم به ايمان آباد شود» و نيز «با ايمان بر اعمال صالح، و با اعمال صالح بر ايمان استدلال مى شود» توضيحات لازم را بيان مى كند و مى گويد كه واژه ايمان هم بر حقيقت آن و هم بر كمال آن اطلاق مى شود و استعمال اين واژه در معناى ايمان كامل در شرع شايع است. ۴

1.همان، ج۱، ص۲۸۰.

2.همان، ج۲، ص۱۵۲.

3.همان، ج۱، ص۱۹۷.

4.همان، ج۱، ص۲۱۵.

صفحه از 146