مصاحبه با آية اللّه‏ سيد احمد مددى - صفحه 328

كند يا نه؟ اين كه مرحوم كلينى چه طور در قم زندگى كرده، مبهم است ؛ امّا بزرگان قم از ايشان حديث نقل نكردند. صدوق صدها حديث از پدرش دارد . حالا ممكن است بگوييم صدوق از پدرش نقل كرده ؛ چون كلينى تقريبا سال 320 ق به بغداد رفته ، احتمالاً صدوق هنوز كوچك بوده و در اواخر عمرش از پدرش اجازه عام گرفته است ؛ لكن خود صدوق، آثار كلينى را دائما در كتاب هاى خودش از محمّد بن محمّد بن اسحاق كلينى نقل كرده است .
آن جاهايى كه صدوق مطالب تند و گزنده دارد ، از كلينى نقل كرده است ، مثل اين مورد كه شهر رمضان، سى روز تمام است . مى گويد كه من در كلمات غير محمّد بن يعقوب نديدم. رابطه صدوق با كلينى در اين جوّ ، بحثى است كه متأسّفانه در يك جاهايى حتّى در كتب فقهى ما هم آمده است . در چندين مورد، ديده شده كه حديثى در فقه با يك متن بوده و همان متن در الكافى، متفاوت آمده است .
اصطلاحا معروف است كه كلينى اضبط است ، شايد در موارد ديگر متفاوت باشد ، مثلاً در حديث استحاضه كه قرحه در يسار است يا در يمين. نُسَخ در اين امر، مختلف است . يك بحثى است كه مرحوم صدوق در عبارت مقدمه فقه نظرش به كلينى است: «و لم يكن قصدى قصد المصنفين فى ايراد جميع ما رويته». در كتاب الايضاح قاضى نعمان دارد كه آن جا بايد «رويته» باشد. نظر وى اين است كه عبارت ايشان طعن به كلينى است؛ يعنى كلينى ايرادش ايراد المصنّفين است ، كه البته اين ثابت نيست .
صدوق اجمالاً روى كلينى نظر دارد ؛ امّا من نظرم اين است كه ايشان يك مقدار نظر تصحيحى دارد ، چيزى كه الآن مشهور شده است.
در اين مورد، تعدادى از احاديثْ منشأ اثرند ، مثل حديث حج كه در الرسائل شيخ انصارى هم آمده است؛ همه علما هم دارند ، مثل مرحوم صدر كه معتقد است برائت عقلى جارى نمى شود ، و احتياط عقلى را جارى مى داند. در برائت شرعى ، تعبيرات

صفحه از 368