حجاب گفته میشود.۱
سرادق از ریشه «سردق» واژهای فارسی و معرب است۲ که در فارسی باستان «سراده یا سرای پرده» نامیده میشد۳ و در اصل، به معنای هر چیزی است که سایر اشیا را احاطه کند و یا احاطهکنندهای که دربردارنده چیز دیگر باشد.۴ به همین دلیل به خیمه یا چادر،۵ غبار و دود پراکنده که همه جا را پر کرده باشد۶ و یا هر آنچه خانه را احاطه کند و روی آن کشیده شود،۷ اطلاق میشود.
بنا بر این، سرادقات و حجب نوعی مانع هستند که یکی حایل و حاجز میان دو شیء است و دیگری دربردارنده یک شیء؛ حجاب بین دو چیز واقع میشود و موجب پوشش یکی از دیگری است، اما سرادق با دربرگرفتن یک چیز در خود، مانع از مشاهده سایر اشیا نسبت به آن شی میشود. پس هر دو از جنس پوششاند، اما یکی احاطهکننده و دیگری فقط پوشاننده است. از این رو، ارتباط این دو واژه با هم عموم و خصوص مطلق است؛ یعنی هر سرادقی، نوعی حجاب است، اما هر حجابی سرادق نیست.
معناشناسی اصطلاحی حجب و سرادقات
مفهوم «حجب»، علاوه بر معنای لغوی، در دو علم «فقه و حقوق» و «عرفان» دارای مفهوم اصطلاحی خاص است. در اصطلاح فقه و حقوق حجب به حالت وارثی میگویند که به واسطه بودن وارث یا خویشاوند دیگر، کلاً یا جزئاً از ارث بردن محروم میشود که بر دو قسم است: الف) حجب حرمانی یا حجب از اصل ارث که عبارت است از این که وجود خویشاوندی، خویشاوند دیگر را از اصل ارث بردن محروم کند. ب) حجب نقصانی که عبارت است از حالت وارثی که به خاطر وجود خویشاوند دیگر، سهمالارث وی از حداکثر به حداقل کاهش یابد.۸
1.. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۲، ص۱۶۶ – ۱۷۱؛ لسان العرب، ج۱، ص۲۹۸ - ۳۰۰.
2.. المفردات فی غریب القرآن، ص۲۳۰.
3.. لغتنامه دهخدا.
4.. العین، ج۵، ص۲۵۰ – ۲۵۱.
5.. مجمع البحرین، ج۵، ص۱۸۶.
6.. القاموس المحیط، ج۳، ص۲۴۴.
7.. لسان العرب، ج۱۰، ص۱۵۷ – ۱۵۸.
8.. در فقه، ر.ک: الفقه علی مذاهب الخمسة، ج۲، ص۵۲۲؛ کفایة الأحکام، ج۲، ص۸۰۸؛ مستند الشیعة، ج۱۹، ص۱۱۷؛ نیز در حقوق، ر.ک: دوره مقدماتی حقوق مدنی، درسهایی از شفعه، وصیت و ارث، ص۱۸۳؛ دوره حقوق مدنی، ارث، ج۱، ص۱۳۵؛ حقوق مدنی، ج۳، ص۲۳۰؛ ارث، ص۱۲۳.