خویشتنداری در مواجه با حرامها است....۱
آن چه در این روایات قابل مشاهده است، آن است که معصومان علیهم السلام زهد را با برخی اعمال، مانند دوری از حرام، کوتاه کردن آرزو و شکرگزاری معرفی کردهاند. ممکن است این نگاه، در مقابل دیدگاه افرادی مانند سفیان ثوری۲ یا عباد بن کثیر۳ باشد که انتظار داشتند افراد مؤمن از امور مباح، مانند پوشیدن لباسهای زیبا و قیمتی دوری کنند. از همین روی، معصومان علیهم السلام قصد داشتند بگویند که اگر شما از حرام دوری کنید، شرط لازم برای زهد ورزی را تأمین نمودهاید و لازم نیست امور مباح را حرام نمایید.
جمعبندی تعریف
تعریف اصلی زهد _ که از هماهنگی بین لغت و معنای روایت نخست به دست میآید _ «بیرغبتی» است. اگر این تعریف به عنوان تعریفِ مبنا قرار گیرد، در آن صورت، دو تعریف بعد را به گونهای باید تفسیر نمود تا با ظاهر روایات نیز منافاتی نداشته باشد. به نظر میرسد که تعریف دوم، تعریف به پیامدهای عاطفی زهد است و به این معنا است که زاهد به دلیل بیرغبتی به دنیا هنگام از دست دادن نعمتها ناراحت نمیشود و هنگام به دست آوردن نعمتها، خوشحال نمیشود. همچنین، تعریف سوم، تعریف به پیامدهای رفتاری زهد است. کسی که به دنیا رغبت ندارد، از گناه دوری میکند.
تعریف به لوازم و پیامدها و مانند آن، در کلمات معصومان علیهم السلام زیاد است و علت آن نیز ساختار عرفی اکثر احادیث است که هماره در گفت و گوهای دوسویه یا گروهی شکل گرفته است.
2. موضوع زهد
هنگامی که زهد را به «بیرغبتی»، تعریف کنیم، اولین پرسش آن است که بیرغبتی به «چه چیز» تعلق میگیرد؟ به بیان دیگر، موضوع بیرغبتی چیست؟ در اکثر روایاتی که زهد در آنها استعمال شده است و موضوع آن نیز ذکر شده است، موضوع بیرغبتی، دنیا است؛ برای نمونه میتوان به این چند روایت اشاره نمود: «.... کونوا من الزاهدین فی الدنیا و الراغبین فی
1.. الامام علی(: ایها الناس! الزهادة قصر الامل و الشکر عند النعم و التورع عند المحارم، فان عزب ذلک عنکم، فلایغلب الحرام صبرکم و لاتنسوا عند النعم شکرکم (همان، ج۵، ص۷۱؛ نهج البلاغه، خطبه ۸۱؛ الخصال، ص۱۴)،
2.. الکافی، ج۶، ص۴۴۲.
3.. همان، ج۶، ص۴۴۳.