یا در وصف دوزخ میفرماید: «فَبِئْسَ الْقَرارُ؛۱ بد جایگاهی است دوزخ»۲ و در جایی دیگر میفرماید: «وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِیَ دارُ الْقَرارِ؛۳ خانه آخرت، خانه ثبات و استقرار است».
همان طور كه میبینیم، در همه این كاربردها، به نحوی، مفهوم ثبوت و استقرار و تثبیت، لحاظ شده است. بنا بر این، میتوان واژه مورد بحث را در هر موردی كه حاوی این مفهوم باشد، استعمال نمود.
با این توضیح و با مراجعه به متون روایی و ذكر نمونهها، به بیان انواع تقریر میپردازیم.
انواع تقریر
با تتبع و استقرایی كه در بیشتر مجلدات كتاب وسائل الشیعه انجام گرفت، به شش نوع تقریر به شرح ذیل برمیخوریم:۴
1. تقریر سكوتی
تحت این عنوان، نمونههایی مندرج است كه تا حدودی، تعریف مشهور از تقریر، بر آن انطباق دارد. برای این نوع، در منبع یاد شده، به دو نمونه ذیل برمیخوریم:
_ كلینی با سند خود از محمد بن مسلم نقل میكند:
۰.ابو بصیر، در راه مكّه، با ما نماز خواند، او در حین سجده، چنین دعا كرد: خدایا، شتر فلانی را به او بازگردان! و این در حالی بود كه یكی از شتران ساربان آنان، گم شده بود. محمد میافزاید: [پس از این پیشامد] بر امام صادق علیه السلام وارد شدم و این موضوع را به اطلاع ایشان رساندم، حضرت فرمود: ابو بصیر چنین كرد؟ عرض كردم: آری. حضرت [دو باره] پرسید: او چنین كرد؟ عرض كردم: آری. پس امام، سكوت نمود.۵
به حسب ظاهر، محمد بن مسلم، در باره جواز دعا نمودن نمازگزار جهت امور جزئی
1.. سوره ص، آیه ۶۰.
2.. مفردات الفاظ القرآن، مادة «قرّ» نیز، ر.ک: القاموس المحیط و لسان العرب، مادة «قرّ».
3.. سوره غافر، آیه ۳۹.
4.. عناوینی كه برای این انواع انتخاب شده، با مصادیقی كه در ذیل آنها قرار میگیرد، متناسب است و نخستین بار توسط نویسنده این مقاله ارائه شده است.
5.. صلّی بنا ابو بصیر فی طریق مكّة، فقال و هو ساجد و قد كانت ضلّت ناقة لجمّالهم: اللهم ردّ علی فلان ناقته! قال محمد: دخلت علی ابی عبد الله(، فأخبره، فقال: و فعل؟ فقلت: نعم! قال: و فعل؟ قلت: نعم، قال: فسكت (وسائل الشیعه، ج۴، ص۹۷۳؛ نیز، ر.ك: الكافی، ج۳، ص۳۲۳).