بررسی روایات «احرف سبعه» در میراث روایی إمامیه - صفحه 114

سبعة أحرف زاجراً و آمراً و حلالاً و حراماً و محكماً و متشابهاً و أمثالاً، فأحلوا حلاله و حرموا حرامه، و افعلوا ما أمرتم به، و انتهوا عما نهیتم عنه، و اعتبروا بأمثاله، و اعملوا بمحكمه، و آمنوا بمتشابهه، و قولوا آمنا به كل من عند ربنا.

او در ذیل هر دو روایت تصریح کرده است که «هذا حدیث صحیح الاسناد و لم یخرجاه».۱

علامه طباطبایی در خصوص روایت نزول قرآن بر سبعة أحرف می‏نویسد:

در حدیثی كه از طرق شیعه و سنی، از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده، آمده كه قرآن بر هفت حرف نازل شده است. این حدیث، هر چند با مختصر اختلافی در الفاظش نقل شده، و لیكن معنای آن در احادیث بسیاری آمده، كه معانی همه آنها نزدیك به یكدیگرند، و راویان شیعه و سنی آنها را نقل كرده‏اند، و مفسران در معنای آنها به شدت اختلاف كرده‏اند؛ به طوری كه شاید عدد اقوال در آنها به چهل قول برسد. چیزی كه مشكل را آسان می‏سازد، این است كه در خود این احادیث تفسیری برای هفت حرف آمده كه اعتماد ما هم به همان تفسیر است؛ از آن جمله در بعضی از آن اخبار آمده: «نزل القرآن علی سبعة أحرف أمر و زجر و ترغیب و ترهیب و جدل و قصص و مثل»‏، و فی بعضها: «زجر و أمر و حلال و حرام و محكم و متشابه و أمثال» و عن علی علیه السلام : «أن الله أنزل القرآن علی سبعة أقسام، كل منها كاف شاف، و هی أمر و زجر و ترغیب و ترهیب و جدل و مثل و قصص». فالمتعین حمل السبعة الأحرف علی أقسام الخطاب و أنواع البیان و هی سبعة علی وحدتها فی الدعوة إلی الله و إلی صراطه‏المستقیم، پس به حكم این روایات باید هفت حرف را تنها حمل كنیم بر هفت نوع خطاب و بیان، و بگوییم: با این كه همه آیات قرآن یك هدف را دنبال می‏كند و آن، دعوت سوی خدا و صراط مستقیم او است، این هدف واحد را با هفت قسم بیان دنبال می‏كند. ممكن هم هست از این روایت استفاده كنیم كه اصول معارف الهیه منحصر در امثال است، چون بقیه؛ یعنی: امر، نهی، ترغیب، ترهیب، جدل، و قصص، معارف الهیه نیستند، بلكه معارف الهیه راجع به مبدأ و معاد را برای بشر ممثل می‏سازند.۲

1.. المستدرک،‏ ج۱،‏ ص۵۵۳ و ج۲،‏ ص۲۸۹- ۲۹۰.

2.. المیزان فی تفسیر القرآن،‏ ج‏۳،‏ ص۷۴- ۷۵. ‏

صفحه از 130