بر این اساس، برخی از دانشمندان امامی این روایت را بر تقیه حمل نمودهاند؛ به عنوان نمونه، محقق بحرانی (م1186ق) در باره روایت شیخ صدوق در الخصال، مبنی بر قرائت قرآن بر هفت حرف، با توجه به این که روایت مذکور از یک سو موافق با روایات عامه است و از سوی دیگر، با روایات زراره و فضیل بن یسار منافات دارد، به عنوان مناسب ترین وجه، صدور این روایت را حمل بر تقیه دانسته است. وی پس از این وجه، احتمال دیگری نیز بیان کرده که در ادامه ذکر خواهد شد.۱
3-2-2. لغات
احتمال دوم شیخ یوسف بحرانی در باره روایت مذکور این است که مراد از أحرف، لغات باشد؛ یعنی هفت لغت از لغات عرب، همان گونه که ابن أثیر در النهایه سبعه أحرف را به «سبع لغات من لغات العرب» معنا کرده است. ۲
3-2-3. لهجهها
یکی دیگر از وجوه دلالی روایت مذکور حمل آن بر لهجههای گوناگون است که این امر با صحیحه زراره منافاتی ندارد. آیةالله معرفت در ذیل این روایت تصریح میکند:
الاحرف فی هذا الحدیث هی اللهجات العربیة المختلفة، كما یأتی فی أحادیث اهل السنة بنفس المضمون، مراداً بها نفس المعنی. فقد وسع الله علی هذه الامة أن تقرأ القرآن بلهجاتها المختلفة؛
«احرف» در این حدیث به معنای لهجههای مختلف عرب است؛ چنان كه در احادیث اهل سنت نیز به همین مضمون آمده و همین معنا از آن اراده شده است و خداوند دامنه گستردهای را در مورد قرآن، برای این امت فراهم كرده تا آنان بتوانند قرآن را به لهجههای مختلف بخوانند.۳
نکته قابل توجه این است که شیخ صدوق، پس از روایت «... إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ عَلَی سَبْعَةِ أَحْرُفٍ ...» روایت «امکان قرائت قرآن بر سبعه احرف» را نقل کرده؛ لذا ذکر این روایت پس از روایت «نزول قرآن بر هفت حرف»، میتواند قرینهای باشد بر این که شیخ صدوق روایت
1.. الحدائق الناضرة، ج۸، ص۹۹.
2.۱ الحدائق الناضرة، ج۸، ص۹۹.
3.. التمهید فی علوم القرآن، ج۲، ص۹۳؛ علوم قرآنی، ص۲۰۲.