«در باره تکوین حدیث»، مقایسه فوق را گمراه کننده و مردود دانست.۱ با این حال، او در مقاله «منازعات در باب جایگاه حدیث در اسلام»، از احتمال تأثیرپذیری مسلمانان از یهودیان در این خصوص سخن گفته و معتقد است که رویدادهایی مشابه در صدر اسلام این فرض را تأیید میکند؛۲ برای نمونه، گفته شده است:
هنگامی که شمار احادیث، در زمان عُمَر در حال افزایش بود، احادیث را نزد او بردند. چون چنین کردند، دستور داد آن نوشتهها را بسوزانند. سپس گفت: «مثناه کمثناه اهل الکتاب؟ آیا شما واقعاً میشنایی مانند میشنای یهود میخواهید؟».۳
گلدزیهر میگوید:
در قرون دوم و سوم، اصل برابری اعتبار قرآن و حدیث پایهگذاری شد تا جایی که گاه از امکان نسخ قرآن با سنت سخن میگفتند؛ چه هر دو وحی الهی بودند.۴
این نگاهی گذرا به پیشینه مقایسه فوق بود. طبیعی است که پس از تبیین دیدگاههای منکران سنت در یهودیت و اسلام، باید یک بار دیگر با مرور شباهتها و تفاوتها میزان درستی ادعای فوق را بررسی کرد.
در این باره سؤالات چندی فرا روی ما قرار دارد؛ برای نمونه، آیا سنتگریزی یا سنتستیزی را باید به عنوان یک گرایش غیر ارتودکسی به حساب آورد یا این که ریشه در گفتههای پیشوایان این ادیان دارد؟ آیا انکار سنت مبنای کلامی یا فلسفی و یا احیاناً! کتاب مقدسی دارد؟ چه شباهتها و تفاوتهایی بین منکران سنت در یهودیت و اسلام وجود دارد؟ به چه میزان، این شباهتها صوری یا واقعی هستند؟
جایگاه سنت در یهودیت
قبل از پرداختن به دیدگاه منکران سنت در یهودیت بایسته است نخست، توضیحی اجمالی در باره جایگاه و مرجعیت سنت در یهودیت ارائه گردد. در یهودیت اعتقاد بر این
1.. همان، ص۱۶۵.
2.. همان، ص۱۵۳.
3.. تدوین السنة النبوی، ص۳۴.
4.. حدیث اسلامی: خاستگاهها و سیر تطور، ص۱۵۸.