عن أبي عبدالله عليه السلام قال: ليس لله علي خلقه أن يعرفوا و للخلق علي الله أن يعرّفهم و لله علي الخلق اذا عرّفهم أن يقبلوا» (همان، ص ۴۳۳، به نقل از اصول کافي).
و در توضيح آن ميگويد:
أقول: المراد من (المعرفة ) اليقين الذي يقع في القلب من الله تعالي و هو ليس من فعل القلب کما تواترت به الأخبار عنهم عليهم السلام (همان).
استرآبادي نه تنها معرفت خداوند را امري فطري و الهي ميداند بلکه جحد و کفر را نيز صنع خداي تبارک و تعالي معرّفي ميکند به اعتقاد استرآبادي مفهومات را چه ايماني و چه کفري همه را خداوند در قلب انسان خلق ميکند. قضايا و مفاهيم صادق الهي به وسيله فرشته به قلب انسان نازل و مفهومات کفري نيز به سبب شيطان به قلب انسان الهام ميشود که اين دو همان «نجد خير» و «نجد شر» هستند که در آيه «و هديناهم النجدين» به آن اشاره شده است. ۱
با اين بيان حال اگر نجد خير و نجد شر به هم آميخته شدهاند و هر دو به قلب انسان الهام شدهاند، حال اين سؤال پيش ميآيد که انسان چگونه اين دو را از يکديگر تشخيص ميدهد و چه ابزاري در اختياري اوست تا نجد خير را برگزيند و رستگار شود؟
و اين جاست که استرآبادي به رواياتي اشاره ميکند که در آنها از عقل با عنوان حجّت باطني ياد شده است. استرآبادي اين روايات را اين گونه تفسير ميکند:
أقول: إن الله تعالي يوقع في القلب نجد الخير و نجد الشر مع المنبهات علي کل واحد منهما و أنّ الشيطان يوقع خلاف ذالک، فالعقل يميز بين الصواب و الخطأ و الظن و اليقين و يختار الصواب و اليقين و هذا معني کونه حجّة کما يستفاد من الروايات و أن العقل مستقلّ بتحصيل المقدّمات کما ذهبت اليه المعتزلة (همان، ص 427).
بر اين اساس، از نظر استرآبادي معرفت فطري خداوند به تنهايي به شناخت يقيني خداوند منجر نميشود بلکه در اين ميان انسان به نيروي عقل خويش نيازمند است تا از ميان دو معرفت متضاد الهام شده، آن معرفت يقيني و عاري از خطا را از معرفت ظني خطا بردار تشخيص دهد و به معرفت حقيقي نائل گردد.
ميبينيم که استرآبادي به طور کامل شناخت خداوند را امري فطري تلقّي نميکند بلکه در اين ميان بخشي از اين معرفت و شناخت را از آن عقل بر شمرده و دريافتهاي
1.«و بعد اللتيا و التي ظهر عليک و انکشف لديک معني قوله عليه السلام: الجحود و المعرفة من صنع الله تعالي ليس للعباد فيهما صنع و ذالک لانّ المراد به ان فيضان المفهومات الخبرية الصادقة الايمانية علي القلوب و ادلّتها القوية من صنع الله تعالي و کذالک فيضان المفهومات الخبرية الکاذبة الکفرية و شبهاتها الضعيفة و السبب في الاوّل الهام الملک و في الثاني وسوسة الشيطان هما نظير کلام الواعظ و المضلّ من بنيآدم... و الي ذالک ناظر قوله تعالي: و هديناه النجدين اي نجد الخير و نجد الشر» همان، ص ۴۲۳.