جايگاه عقل درانديشه ملامحمّدامين استرآبادي... - صفحه 193

شد که ما را از تاريکي ابهام ظواهر الفاظ به سوي باطنشان رهنمون خواهند بود.
کاربرد عقل در فرايند فهم متن شريعت در طول تاريخ انديشه‌ورزي‌هاي ديني محلّ زد و خورد و نزاع ميان گروه‌هاي مختلف نص‌گرا و عقل‌گرا بوده است. و هر يک از آن‌ها محدوده کاربرد عقل را در اين زمينه به گونه‌اي تعيين مي‌کردند. نص‌گرايان که بر اساس مباني اوّليه خود دريافت‌هاي عقلاني را غير قابل اعتماد دانسته و آن را در هيچ زمينه‌اي حجّت ندانستند در اين‌جا نيز آن را امري ناکارآمد توصيف کرده و در تفسير متون از حد ظواهر الفاظ فراتر نرفتند. در مقابل، عقل‌گرايان که اعتبار و حجّيت هر چيز را بر اساس عقل مي‌سنجيدند، دريافت‌هاي عقلاني را ملاک و معيار معناداري ظواهر الفاظ قرار دادند که در صورت مخالفت ظواهر نص با ادراکات عقلاني، قائل به تأويل شدند.
بررسي ديدگاه مؤلّف الفوايد المدنيه به خوبي مي‌تواند در مشخّص ساختن هندسه فکري او ياري رسان باشد و ديدگاه او را در باره ميزان توانايي عقل و ادراکات آن در حوزه‌هاي مختلف روشن‌تر سازد.
آن چه در کتاب الفوايد المدنية به عيان مشهود است حضور پر رنگ روايات معصومان عليهم السلام و استشهادات متعدّد مؤلّف به آنهاست و با توجّه به حجم عظيم روايات به کار رفته در اين کتاب بايد ديد که رويکرد مؤلّف در امر برداشت از اين روايات چگونه بوده است. در اين بخش ديدگاه استرآبادي را در اين موضوع در سه مبحث ارائه مي‌کنيم:
الف. استنباط از ظواهر قرآني؛
ب. استنباط از ظواهر سنّت نبوي؛
ج. استنباط از ظواهر روايات ائمّه عليهم السلام.

الف. رويکرد مؤلّف در استنباط از ظواهر قرآني

ديدگاه مشهور اخباريان در باب حجّيت ظواهر الفاظ قرآن اين است که ظواهر قرآني را به دليل محفوف بودنشان به قرايني که بر انسان‌هاي عادي پوشيده مانده است و تنها در اختيار اصحاب عصمت است، حجّت نمي‌دانند و لذا به شدّت قائل به تفسير روايي بوده و ساير انواع تفاسير را تفسير به رأي مي‌دانند.
استرآبادي نيز مانند ساير هم‌فکران خود فهم قرآن را در حدّ عقول مردم عادي نمي‌داند و قرآن را منبعي براي استنباط احکام نظري بر نمي‌شمرد و علم به آيات ناسخ و منسوخ و محکم و

صفحه از 200