از جمله نتایجی که این داستان نادرست به دست میدهد، این است که جبرئیل نشانیها را اشتباه میرود و بعد هم، به کسی میگوید بخوان که خواندن نمیداند و حتی آن مرد هم که قرار است مدینةالعلم باشد، از مقصود فرشته اعظم خدا _ که بنا بر این داستان، با وی در حال تکلم از راه زبان و گوش و نه از راه امر باطنی و روحی است _ سر در نمیآرود و سخن او را به گونهای دیگر میفهمد و در نهایت نیز، جبرئیل به زور و قوه قهریه متوسل میشود و فشار را به عنوان یک ابزار کمکآموزشی به کار میگیرد.۱
نمونه دیگر، داستانی است که برخی مورخان و مفسران ذیل آیه «المَ نشرَح لکَ صدرک» نقل کردهاند و بر اساس آن، سینه آن حضرت را شکافتند و خونی سیاه را از قلب حضرت رسول خاتم صلی الله علیه وآله درآوردند و سپس قلب را در جای خود نهادند و این معنای شرح صدری شد که خداوند متعال، آن را به فرستاده خاتم خود گوشزد میکند و به نحوی بر وی بدان منت مینهد.۲
و باز نمونهای دیگر در این باب، داستانی است که زن را اغواگر مرد در خوردن از شجره مورد نهی در بهشت نخستین معرفی میکند و از آدم نیز با لحنی حماسی یاد میکند. بدیهی است که ریشه این سخن نادرست، کتاب مقدس امروزین است۳ و مخالفت این سخن، با نصّ صریح آیات قرآن روشن است (وَ عَصَی آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَی).۴
2. ذکر روایات بدون منبع
وی هنگام استنادات علمی به کتب دانشمندان علوم تجربی، بیشتر، مأخذهای خود را ذکر میکند، اما این حالت در خصوص روایات معصومان علیهم السلام دیده نمیشود؛ نمونهای را بنگریم:
احادیث بسیاری از رسول اکرم صلی الله علیه وآله و ائمه طاهرین علیهم السلام در باره احوال جهنمیان و چگونگی بیرون آمدن یا خلود آنان در جهنم وارد شده است که مضمون بعضی از آنها چنین است:
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: کسانی که به جهنم وارد شدند، از آن بیرون نمیآیند، مگر آن که
1.. همان، ج۴، ص۱۷۷. این داستان از راههای گوناگون قابل نقد است؛ از جمله ر.ک: مباحثی در علوم قرآن، ترجمه و حواشی محمد علی لسانی فشارکی، ص۴۷ و ۶۴، حواشی و توضیحات مترجم.
2.. ابنهشام در السیرة النبویة (ج۱، ص۱۷۳) حدیث مجعول شق بطن را آورده است.
3.. ر.ک: پیدایش، فصل۳، آیه ۷.
4.. سوره طه، آیه ١٢١.