قَالَ الرِّضَا _ علیه السلام _ : فَقَدْ قَالَ دَاوُدُ فِی زَبُورِهِ وَ أَنْتَ تَقْرَؤُهُ: اللَّهُمَّ ابْعَثْ مُقِیمَ السُّنَّةِ بَعْدَ الْفَتْرَةِ، فَهَلْ تَعْرِفُ نَبِیاً أَقَامَ السُّنَّةَ بَعْدَ الْفَتْرَةِ غَیرَ مُحَمَّدٍ؟ قَالَ رَأْسُ الْجَالُوتِ: هَذَا قَوْلُ دَاوُدَ نَعْرِفُهُ، وَ لَا نُنْكِرُهُ، وَ لَكِنْ عَنَی بِذَلِكَ عِیسَی وَ أَیامُهُ هِی الْفَتْرَةُ. قَالَ لَهُ الرِّضَا _ علیه السلام _ : جَهِلْتَ أَنَّ عِیسَی لَمْ یخَالِفِ السُّنَّةَ وَ كَانَ مُوَافِقاً لِسُنَّةِ التَّوْرَاةِ حَتَّی رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیهِ؛^۱

داود در زبور خود که آن را تو قرائت می‏کنی فرموده است خدایا به پا دارنده سنت را بعد از یک فترت بفرست آیا پیامبری می‏شناسی که سنت به پا دارد بعد از فترت جز حضرت محمد _ صلی الله علیه و آله _ ؟ رأس الجالوت گفت: این سخن داود است، منکر آن نیستم، ولی منظورش عیسی _ علیه السلام _ بوده و ایام او فترت است. حضرت رضا _ علیه السلام _ فرمود: نمی‏دانی عیسی _ علیه السلام _ مخالف سنت نبود؛ او موافق سنت تورات بود تا خداوند او را به سوی خود بالا برد؟

در انجیل متی به همین مطلب تأکید شده است:

گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات موسی و نوشته‌های سایر انبیا را منسوخ کنم. من آمده‌ام تا آنها را تکمیل نمایم و به انجام رسانم. به راستی به شما می‌گویم که از میان احکام تورات، هر آنچه که باید عملی شود، همه یک به یک عملی خواهند شد. پس اگر کسی از کوچک‌ترین حکم آن سرپیچی کند و به دیگران نیز تعلیم دهد که چنین کنند او در ملکوت آسمان از همه کوچک‌تر خواهد بود.^۲

پس در مجموع می‌توان گفت غالب مباحث انجیل، اخلاقی بوده است. البته نه این که مطالبی از احکام در آن نیامده است، بلکه چون حکمت الهی این بوده،که شریعت حضرت موسی _ علیه السلام _ به وسیله حضرت عیسی _ علیه السلام _ ادامه یابد، نیازی به احکام گسترده نبوده است و جز در موارد اندکی که مقتضیات عصر حضرت عیسی _ علیه السلام _ ایجاب می‌کرده که تغییراتی بیابد، همان شریعت موسی _ علیه السلام _ پی گیری شده است و چون قرار بوده آیینی متعالی‌تر ارائه گردد، در حوزه پرورش اخلاق و صفات پسندیده تمرکز یافته است.