میتوان فهمید که یکی از دلایل واکنش منفی، لذت جویی انسان است. بر این اساس، یاد مرگ از راه تعدیل لذت جویی، تنگنای روانی دوران ناخوشایند را به گشایش روحی و روانی تبدیل میکند و انسان را نسبت به آن راضی میسازد. در دوران خوشایند نیز احساس غنی را منهدم و گشایش روانی را که موجب سرمستی و غرور میشود، تنگ نموده و موجب تعدیل میشود.
در روایت دیگری از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده که یاد مرگ در ناخوشایندی، علاوه بر توسعه تنگنا، موجب رضامندی و کسب پاداش، و در ناخوشایندی، علاوه بر تضییق تنگنا، موجب بغض مال شده انسان را به جود میکشاند و در نتیجه، پاداش الهی را به ارمغان میآورد.۱

از آنچه گذشت، روشن شد که یاد مرگ هم در خوشایند زندگی نقش دارد و هم در ناخوشایند آن. و در هر دو موقعیت، موجب مهار تبعات منفی آن میشود. طبق این روایات، یاد مرگ پدیدهای است که در هر دو موقعیت متضاد کارکرد داشته و تبعات آنها را تعدیل میکند. در این روایات، واژههایی به کار رفته که میتواند به روشن شدن موضوع کمک کند. در باره دوران ناخوشایند تصریح شده که یاد مرگ موجب «گشایش تنگنا»۲ و «رضامندی»۳ میشود. وقتی تنگناها برطرف شوند، فشارهای روانی کاهش مییابد و رضامندی حاصل میشود. و اما در باره دوران خوشایند تصریح شده که موجب «نفرت از غنا»۴ و «تنگنا»۵ و «هدم احساس غنی»۶ میگردد. وقتی انسان از وضعیت دارایی تنفر
1. . «اکثروا من ذکر هادم اللذات، فانکم ان کنتم فی ضیق وسعه علکیم فرضیتم به فاثبتم، و ان کنتم فی غنی بغضه الیکم فجُدتم به فاجرتم» (اعلام الدین، ص۳۳۵).
2. . «ان کنتم فی ضیق وسعه علکیم _ لم یذکره أحد فی ضیق من العیش إلّا وسعه علیه».
3. . «و إن ذکرتموه عند الفقر أرضاکم بعیشکم».
4. . «ان کنتم فی غنی بغضه الیکم».
5. . «و لا ذکره فی سعة إلّا ضیقها».
6. . «فان ذکرتموه عند الغنی هدمه».