امیرالمؤمنین _ علیه السلام _ که کوفه مرکز خلافت و تشیع گردید، تشیع در خوزستان و دیگر نقاط ایران رو به فزونی نهاد. نزدیکی خوزستان به کوفه نسبت به دیگر بلاد اسلامی و ارتباط داشتن محدثان و بزرگان خوزستان با ائمه _ علیهم السلام _ به گسترش روز افزون تشیع در خوزستان منجر شد.
در دوره بنی امیه فشار بر شیعیان و موالی (مسلمانان غیر عرب) افزایش یافته و بنی امیه بصره و خوزستان را مرکز مهمی برای خود در مقابل کوفه قرار دادند. طبیعی است که شیعیان در این ایام آزادی نداشته و در تقیه میزیستند. با ظهور بنی عباس و رو به زوال نهادن حکومت اموی، شیعیان آزادی بیشتری یافتند. برخی از شاگردان امام باقر و امام صادق _ علیهما السلام _ از خوزستان برخواسته، در استحکام و گسترش مذهب شیعه نقشی چشمگیر داشتند.
در این ایّام شاهد ارتباط حضوری یا مکاتبه اهالی خوزستان با امامان _ علیهم السّلام _ هستیم. نامه عبد الله نجاشی، حاکم اهواز به امام صادق _ علیه السلام _۱ و نیز نامه آن حضرت به وی۲ و نامه مردم اهواز به امام هادی _ علیه السلام _ در باره جبر و اختیار و پاسخ امام _ علیه السلام _۳ نمونهای از این ارتباطات است.
در این دوره بسیاری از مردم خوزستان مذهب شیعه داشتند تا جایی که مستشرق آدم متز، بجز خوزستان و قم، تمام ایران را سنی مذهب میداند. وی نصف مردم خوزستان را شیعه دانسته است؛۴ گر چه شیعیان خاص بیشتر در اهواز ساکن بودند. در قرون اولیه، مردم خوزستان علاوه بر تشیع، پیرو مذهب کلامی معتزله بودند و معتزله در برخی عقاید با شیعه مشترک بوده و در برخی مسائل جانب شیعه بودهاند.۵
مَقدسی (ق 4) در احسن التقاسیم نصف اهواز آن عصر را شیعه و بقیه آن را به ترتیب فراوانی حنفی و مالکی میداند. در شوش، علاوه بر حنبلیها عدهای حُبّی۶ مذهب
1.. وسائل الشیعة، ج۱۷، ص۲۰۷، به نقل از الغیبة، شهید ثانی.
2.. الکافی، ج۲، ص۱۹۰ - ۱۹۱؛ الإختصاص، ص۲۶۰.
3.. الإحتجاج، ج۲، ص۴۵۰؛ بحار الأنوار، ج۵، ص۹۵؛ مستدرک الوسائل، ج۷، ص۲۵۴؛ فهرستگان نسخههای خطی، ج۴، ص۸۷.
4.. هویة التشیع، ص۸۶.
5.. اعیان الشیعه، ج۱، ص۲۰۲.
6.. حبّی گروهی از عرفا بودهاند كه بنا بر اصول گنوسیزم هند و ایرانی «كردار نیك» را منحصر به حق الناس میدانسته، عبادتهای اندامی را منافی «تنزیه خدا» میشمرده، رقص و سماع و محبت و دوستی خدا را بهتر از هر عبادت اندامی میدانستند (پاورقی کتاب، احسن التقاسیم فی معرفة الأقالیم، ج۲، ص۶۰۴).