احادیث داستانی ماجرای تشریع اذان

چگونگی تشریع اذان در این حدیث نشان داده شده است.

الامام علی(ع):

لَمّا بُدِئَ رَسولُ اللّهِ(ص) بِتَعلیمِ الأَذانِ، أتی جَبرَئیلُ(ع) بِالبُراقِ فَاستَعصَت عَلَیهِ، فَقالَ لَها جَبرَئیلُ(ع): اُسکنی بُراقَةُ، فَما رَکبَک أحَدٌ أکرَمُ عَلَی اللّهِ مِنهُ. فَسَکنَت.

قالَ(ص): فَرَکبتُها حَتَّی انتَهَیتُ إلَی الحِجابِ الَّذی یلِی الرَّحمنَ عَزَّ رَبُّنا وجَلَّ، فَخَرَجَ مَلَک مِن وَراءِ الحِجابِ، فَقالَ: اللّهُ أکبَرُ اللّهُ أکبَرُ، قالَ(ص): قُلتُ: یا جَبرَئیلُ مَن هذَا المَلَک الکریمُ؟ قالَ جَبرَئیلُ(ع): وَالَّذی أکرَمَک بِالنُّبُوَّةِ، ما رَأَیتُ هذَا المَلَک قَبلَ ساعَتی هذِهِ!

فَقالَ المَلَک: اللّهُ أکبَرُ اللّهُ أکبَرُ. فَنودِی مِن وَراءِ الحِجابِ: صَدَقَ عَبدی أنَا أکبَرُ أنَا أکبَرُ.

قالَ(ص): فَقالَ المَلَک: أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ، أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ. فَنودِی مِن وَراءِ الحِجابِ: صَدَقَ عَبدی أنَا اللّهُ لا إلهَ إلّا أنَا.

قالَ(ص): فَقالَ المَلَک: أشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسولُ اللّهِ، أشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسولُ اللّهِ. فَنودِی مِن وَراءِ الحِجابِ: صَدَقَ عَبدی أنَا أرسَلتُ مُحَمَّدارَسولاً.

قالَ(ص): فَقالَ المَلَک: حَی عَلَی الصَّلاةِ، حَی عَلَی الصَّلاةِ. فَنودِی مِن وَراءِ الحِجابِ: صَدَقَ عَبدی ودَعا إلی عِبادَتی.

قالَ(ص): فَقالَ المَلَک: حَی عَلَی الفَلاحِ، حَی عَلَی الفَلاحِ. فَنودِی مِن وَراءِ الحِجابِ: صَدَقَ عَبدی ودَعا إلی عِبادَتی.

قالَ(ص): فَقالَ المَلَک: حَی عَلی خَیرِ العَمَلِ، حَی عَلی خَیرِ العَمَلِ. فَنودِی مِن وَراءِ الحِجابِ: صَدَقَ عَبدی و دَعا إلی عِبادَتی، قَد أفلَحَ مَن واظَبَ عَلَیها.

قالَ(ص): فَیومَئِذٍ أکمَلَ اللّهُ تَعالی لِی الشَّرَفَ عَلَی الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ.[۱]

امام علی(ع):

چون آموختن اذان به پیامبر خدا آغاز گردید، جبرئیل(ع) بُراق را آورد. بُراق در برابر پیامبر(ص) چموشی کرد. جبرئیل(ع) به او گفت: «آرام بگیر، ای براق؛ زیرا [تاکنون] کسی بر تو سوار نشده که نزد خداوند، گرامی تر از ایشان باشد». پس بُراق، آرام گرفت.

پیامبر خدا فرمود: «بر بُراق نشستم تا به حجابی رسیدم که خدای رحمان، پروردگار ما عز و جل، در پس آن بود. در این هنگام، فرشته ای از پس حجاب در آمد و گفت: اللّه أکبر، اللّه أکبر.

گفتم: ای جبرئیل! این فرشته ارجمند کیست؟

جبرئیل(ع) گفت: سوگند به آن که تو را به نبوّتْ مفتخر ساخت، تا پیش از این لحظه این فرشته را ندیده بودم!

فرشته گفت: اللّه أکبر، اللّه أکبر.

از پس حجاب، ندا آمد: بنده ام راست می گوید. من بزرگ ترم، من بزرگ ترم».

پیامبر خدا فرمود: «آن فرشته گفت: أشهد أن لا إله إلّا اللّه، أشهد أن لا إله إلّا اللّه.

از پس حجاب، ندا آمد: بنده ام راست می گوید. اللّه، منم و معبودی [راستین]، جز من نیست».

پیامبر(ص) فرمود: «فرشته گفت: أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه، أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه.

از پس حجاب، ندا آمد: بنده ام راست می گوید. من، محمّد را به پیامبری فرستادم».

پیامبر(ص) فرمود: «فرشته گفت: حَی علی الصلاة، حَی علی الصلاة.

از پس حجاب، ندا آمد: بنده ام راست می گوید و به عبادت من، دعوت کرد».

پیامبر(ص) فرمود: «فرشته گفت: حَی علی الفلاح، حَی علی الفلاح.

از پس حجاب، ندا آمد: بنده ام راست می گوید، و به عبادت من، دعوت کرد».

پیامبر(ص) فرمود: «فرشته گفت: حَی علی خیر العمل، حَی علی خیر العمل.

از پس حجاب، ندا آمد: بنده ام راست می گوید و به عبادت من، دعوت کرد. هر آن کس که بر آن (عبادت من) مواظبت کرد، رستگار شد».

پیامبر(ص) فرمود: «در آن روز، خدای متعال، برتری مرا بر اوّلین و آخرین [انسان ها] به کمال رسانْد».


[۱]. صحیفة الإمام الرضا(ع): ص ۲۲۷ ح ۱۱۵، دانشنامه قرآن و حدیث: ج ۲ ص ۳۲۶.