احادیث داستانی پاداش حج

شخصی که می خواست از پاداش حج باخبر شود، برای پرسش از پاداش حج نزد رسول گرامی اسلام(ص) آمد اما پیش از مطرح کردن پرسش، حضرت به سؤال او جواب داد.

کتاب من لا یحضره الفقیه عن محمّد بن قیس:

سَمِعتُ أبا جَعفَرٍ(ع) یحَدِّثُ النّاسَ بِمَکةَ قالَ: صَلّی رَسولُ اللّهِ(ص) بِأَصحابِهِ الفَجرَ، ثُمَّ جَلَسَ مَعَهُم یحَدِّثُهُم حَتّی طَلَعَتِ الشَّمسُ، فَجَعَلَ یقومُ الرَّجُلُ بَعدَ الرَّجُلِ حَتّی لَم یبقَ مَعَهُ إلاّ رَجُلانِ: أنصارِی وثَقَفِی، فَقالَ لَهُما رَسولُ اللّهِ(ص): قَد عَلِمتُ أنَّ لَکما حاجَةً تُریدانِ أن تَسأَلانی عَنها، فَإِن شِئتُما أخبَرتُکما بِحاجَتِکما قَبلَ أن تَسأَلانی، وإن شِئتُما فَاسأَلانی.

قالا: بَل تُخبِرُنا أنتَ یا رَسولَ اللّهِ ؛ فَإِنَّ ذلِک أجلی لِلعَمی، وأَبعَدُ مِنَ الاِرتِیابِ، وأَثبَتُ لِلإِیمانِ.

فَقالَ النَّبِی(ص):... وأَمّا أنتَ یا أخَا الأَنصارِ، فَإِنَّک جِئتَ تَسأَ لُنی عَن حَجِّک وعُمرَتِک وما لَک فیهِما مِنَ الثَّوابِ، فَاعلَم أنَّک إذا تَوَجَّهتَ إلی سَبیلِ الحَجِّ، ثُمَّ رَکبتَ راحِلَتَک وقُلتَ: «بِسمِ اللّهِ» ومَضَت بِک راحِلَتُک، لَم تَضَع راحِلَتُک خُفّا ولَم تَرفَع خُفّا إلاّ کتَبَ اللّهُ عز و جل لَک حَسَنَةً، ومَحا عَنک سَیئَةً... وإذا سَعَیتَ بَینَ الصَّفا وَالمَروَةِ سَبعَةَ أشواطٍ، کانَ لَک بِذلِک عِندَ اللّهِ عز و جل مِثلُ أجرِ مَن حَجَّ ماشِیا مِن بِلادِهِ.[۱]

کتاب من لا یحضره الفقیه ـ به نقل از محمّد بن قیس ـ:

از امام باقر(ع) که در مکه برای مردم حدیث می گفت، شنیدم که فرمود: «پیامبر خدا(ص) نماز صبح را با یارانش خواند و سپس با آنان نشست و برایشان سخن می گفت تا آن که خورشید، طلوع کرد. پس از آن، یکی یکی شروع به رفتن کردند و تنها دو نفر باقی ماندند: یکی انصاری و دیگری ثقفی. پیامبر خدا(ص) به آن دو فرمود: "می دانم که شما کاری دارید و می خواهید در باره آن از من سؤال کنید. حال اگر خواستید پیش از آن که از من سؤال کنید، به شما بگویم چه کار دارید، و اگر هم خواستید، از من بپرسید؟!".

گفتند: شما خود به ما بگویید، ای پیامبر خدا؛ زیرا این کار، دل را روشن تر می کند و شک و تردید را دورتر می سازد و ایمان را استوارتر می گردانَد.

پیامبر(ص) فرمود:... "و امّا تو ای مرد انصاری! آمده ای تا از من در باره حجّ و عمره ات و پاداشی که برای تو در این دو کار است، بپرسی. پس بدان که هر گاه آهنگ حج کردی و بر شترت سوار شدی و گفتی: به نام خدا. و شترت به راه افتاد، هر گامی که شترت بردارد و بگذارد، خدای عز و جل برای تو یک ثواب می نویسد و یک گناه از تو می زداید... و هر گاه هفت شوط سعی میان صفا و مروه را به جا آوردی، برایت در نزد خدای عز و جل همانند اجر کسی است که از شهر خود پیاده به حج آمده باشد"».


[۱]. کتاب من لا یحضره الفقیه: ج ۲ ص ۲۰۲ و ۲۰۳ ح ۲۱۳۸، تهذیب الأحکام: ج ۵ ص ۲۰ ح ۵۷نحوه، المحاسن: ج ۱ ص ۱۳۹ ح ۱۸۳ وفیه ذیله من «واذا سعیت»، الأمالی للصدوق: ص ۶۴۲ و ۶۴۳ ح ۸۷۲، الخرائج والجرائح: ج ۲ ص ۵۱۴ ـ ۵۱۶ ح ۲۶، بحار الأنوار: ج ۹۹ ص ۳ ح ۳، دانشنامه قرآن و حدیث ج ۱۸ ص ۵۱۴.