احادیث داستانی تجسم گناه غیبت

دو نفر که از سلمان و اسامه غیبت کرده بودند، پیامبر(ص) رنگ گوشت را در دهانشان دید...

مجمع البیان عن الحسن:

قَولُهُ:«وَ لاَ یغْتَب بَّعْضُکم بَعْضًا»[۱]نَزَلَ فی رَجُلَینِ مِن أصحابِ رَسولِ اللّهِ(ص) اغتابا رَفیقَهُما وهُوَ سَلمانُ ؛ بَعَثاهُ إلی رَسولِ اللّهِ(ص) لِیأتِی لَهُما بِطَعامٍ، فَبَعَثَهُ إلی اُسامَةَ بنِ زَیدٍ ـ وکانَ خازِنَ رَسولِ اللّهِ(ص) عَلی رَحلِهِ ـ فَقالَ: ما عِندی شَیءٌ، فَعادَ إلَیهِما فَقالا: بَخِلَ اُسامَةُ، وقالا لِسَلمانَ: لَو بَعَثناهُ إلی بِئرٍ سُمَیحَةٍ لَغارَ ماؤُها، ثُمَّ انطَلَقا یتَجَسَّسانِ [هَل ] عِندَ اُسامَةَ ما أمَرَ لَهُما بِهِ رَسولُ اللّهِ(ص)؟

فَقالَ لَهُما رَسولُ اللّهِ(ص): ما لی أری خُضرَةَ اللَّحمِ فی أفواهِکما؟ قالا: یا رَسولَ اللّهِ، ما تَناوَلنا یومَنا هذا لَحما.

قالَ: ظَلَلتُم تَأکلونَ لَحمَ سَلمانَ واُسامَةَ. فَنَزَلَتِ الآیةُ.[۲]

مجمع البیان ـ به نقل از حسن ـ:

فرموده خداوند: «غیبت یکدیگر نکنید» در باره دو تن از یاران پیامبر خدا(ص) نازل شد که از رفیق خود، یعنی سلمان، غیبت می کردند. آن دو، او را نزد پیامبر خدا(ص) فرستاده بودند تا برایشان غذایی بیاورد. پیامبر(ص) او را نزد اُسامة بن زید ـ که نگهبان بار و بُنه پیامبر خدا(ص) بود ـ فرستاد. اُسامه گفت: چیزی ندارم. سلمان، نزد آن دو صحابی برگشت. آن دو گفتند: اُسامه، بخل ورزیده است و در باره سلمان گفتند: اگر او را نزد چاه سُمَیحه[۳]هم فرستاده بودیم، آبش خشک می شد. سپس آن دو رفتند تا تحقیق کنند که آیا اُسامه آنچه را که پیامبر خدا(ص) به او دستور داده بود به آن دو بدهد، داشته است [و نداده] یا نه.

پیامبر خدا(ص) به آن دو فرمود: «چه شده است که می بینم رنگ گوشت در دهانتان است؟!». گفتند: ای پیامبر خدا! ما امروز گوشتی نخورده ایم.

فرمود: «اشتباه می کنید. شما گوشت سلمان و اُسامه را خورده اید». سپس این آیه نازل شد.


[۱]. الحجرات: ۱۲.

[۲]. مجمع البیان: ج ۹ ص ۲۰۳، بحار الأنوار: ج ۲۲ ص ۵۴ ؛ تفسیر القرطبی: ج ۱۶ ص ۳۳۱، الکشّاف:ج ۴ ص ۱۶ عن ابن عباس، تفسیر الثعلبی: ج ۹ ص ۸۲ کلها نحوه، دانشنامه قرآن و حدیث ج ۱۸ ص ۲۱۲.

[۳]. چاه پُرآبی در مدینه بوده است.