احادیث داستانی محبت پیامبر(ص) به حضرت فاطمه(س)

پیامبر اکرم(ص) با دیدن گردن بند بر گردن حضرت فاطمه(س) اظهار کراهت کرد. وقتی که حضرت فاطمه(س) آن را از خود جدا کرد و به فقیر داد، پیامبر(ص) در شأن او و خانواده اش جملاتی درخور توجه بیان فرمود.

الإمام علی(ع):

إنَّ رَسولِ اللّهِ(ص) دَخَلَ عَلَی ابنَتِهِ فاطِمَةَ(ع)، وإذا فی عُنُقِها قِلادَةٌ، فَأَعرَضَ عَنها، فَقَطَعَتها ورَمَت بِها. فَقالَ لَها رَسولُ اللّهِ(ص): أنتِ مِنّی یا فاطِمَةُ. ثُمَّ جاءَ سائِلٌ فَناوَلَتهُ القِلادَةَ.

ثُمَّ قالَ رَسولُ اللّهِ(ص): اِشتَدَّ غَضَبُ اللّهِ وغَضَبی عَلی مَن أهرَقَ دَمی وآذانی فی عِترَتی.[۱]

امام علی(ع):

پیامبر خدا(ص) بر دخترش فاطمه(ع) وارد شد. در گردنش گردنبندی دید. از فاطمه، روی گردانْد. پس فاطمه(ع) آن گردنبند را کند و به دور افکند. پیامبر خدا(ع) به او فرمود: «ای فاطمه! تو از من هستی».

سپس گدایی آمد و فاطمه، گردنبند را به او داد. پیامبر خدا(ص) فرمود: «خشم خدا و خشم من، سخت است بر کسی که خون مرا بریزد، و با آزردن خانواده ام، مرا بیازارد».


[۱]. الأمالی للصدوق: ص ۵۵۲ ح ۷۳۹، دانشنامه قرآن و حدیث ج ۳ ص ۴۲۲.