احادیث داستانی بدترین جای شهر

بدترین جای شهر در این حدیث، بازار معرفی شده است.

مسند ابن حنبل عن جبیر بن مطعم:

إنَّ رَجُلاً أتَی النَّبِی(ص) فَقالَ: یا رَسولَ اللّهِ، أی البُلدانِ شَرٌّ؟ فَقالَ: لا أدری. فَلَمّا أتاهُ جِبریلُ(ع) قالَ: یا جَبرَئیلُ، أی البُلدانِ شَرٌّ؟ قالَ: لا أدری، حَتّی أسأَلَ رَبّی عز و جل.

فَانطَلَقَ جِبریلُ(ع) ثُمَّ مَکثَ ما شاءَ اللّهُ أن یمکثَ، ثُمَّ جاءَ فَقالَ: یا مُحَمَّدُ، إنَّک سَأَلتَنی: أی البُلدانِ شَرٌّ؟ فَقُلتُ: لا أدری، وإنّی سَأَلتُ رَبّی عز و جل: أی البُلدانِ شَرٌّ؟ فَقالَ: أسواقُها.[۱]

مسند ابن حنبل ـ به نقل از جبیر بن مطعم ـ:

مردی خدمت پیامبر(ص) آمد و گفت: ای پیامبر خدا! کجای شهرها بدتر است؟ فرمود: «نمی دانم». چون جبرئیل(ع) نزد ایشان آمد. پیامبر(ص) فرمود: «ای جبرئیل! کجای شهرها بدتر است؟». گفت: نمی دانم، تا از پرورگارم بپرسم.

جبرئیل(ع) رفت و مدّتی نیامد و سپس آمد و گفت: ای محمّد! از من پرسیدی: کجای شهرها بدتر است؟ و من گفتم: نمی دانم. از پروردگارم پرسیدم: کجای شهرها بدتر است؟ و او فرمود: «بازارهای آنها».


[۱]. مسند ابن حنبل: ج ۵ ص ۶۱۷ ح ۱۶۷۴۴، المستدرک علی الصحیحین: ج ۱ ص ۱۶۶ ح ۳۰۳،المعجم الکبیر: ج ۲ ص ۱۲۸ ح ۱۵۴۵، مسند أبی یعلی: ج ۶ ص ۴۵۲ ح ۷۳۶۶، سبل الهدی والرشاد: ج ۹ ص ۲۸۰، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۷، ص ۲۸۶.