جهت رسيدن به صحّت يا عدم صحّت احاديث، بررسي سندي فقط يکي از ملاکهاي سنجش و ارزيابي است؛ ولي روشهاي متعددي که در ذيل ميآيد، براي ارزيابي متن حديث است که آشنايي با آن؛ ما را با روش علماي گذشته، جهت تنقيح روايات آشنا کرده و ميتوان در پژوهشهاي حديثي از آنها استفاده کرد.
1ـ موافقت متن روايات با آموزههاي صريح قرآن
يکي از روشهاي مهمّ پالايش حديثي، عرضهي روايات بر آيات قرآن است. از پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه وآله و ائمّهي اطهار عليهم السلام مکرّر چنين توصيهاي وارد شده است، شيخ طوسي در اينباره مي فرمايد: از پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله و اهلبيت عليهم السلام روايت شده است که هرگاه از ما حديثي به شما رسيد، آن را بر کتاب خدا عرضه نماييد؛ پس آن را که موافق قرآن بود، بگيريد (بر طبق آن عمل کنيد) و آن را که مخالف قرآن بود، کنار بگذاريد يا به ما برگردانيد (درستي و نادرستي آن را از ما بپرسيد).۱ در همين زمينه در کتاب الکافي از پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله چنين روايت شده است:
«عَلِي بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِي عَنِ السَّكُونِي عَنْ أَبِيعَبْدِاللَّهِ عليه السلام قَالَ: قَالَ رسولالله صلي الله عليه وآله فَمَا وَافَقَ كِتَابَ اللَّهِ فَخُذُوهُ وَ مَا خَالَفَ كِتَابَ اللَّهِ فَدَعُوهُ.»۲
شيخ طوسي رحمه الله عليه در دو کتاب تهذيب و استبصار که به نوعي در آن دو درصدد حلّ تعارض و اختلاف بين برخي از اخبار و ترجيح متن صحيح از احاديث است، بارها از اين قاعده استفاده کرده است. وي در باب مَنْ أَحَلَّ اللَّهُ نِكَاحَهُ مِنَ النِّسَاءِ وَ حَرَّمَ مِنْهُنَّ فِي شَرْعِ الْإِسْلَام بعد از بيان دو روايت که متن آن دو؛ با ديگر روايات اختلاف دارد، ميفرمايد: اين دو خبر شاذ؛ مخالف ظاهر کتاب خدا است و هر حديثي که چنين باشد، نبايد به آن عمل شود؛۳ همچنين در باب حُكْمِ الْمَرْأَةِ إِذَا قَتَلَتْ رَجُلًا بعد از بيان روايت ابومريم انصاري ميفرمايد:
«اين روايت اگر چه در ابواب متعددي از کتابها بيان شده است؛ ولي مخالف ظاهر کتاب است؛ لذا شايسته است که به آن توجّه نشده و عمل نشود.»۴
1.. تهذيبالأحكام، ج۷، ص۲۷۵.
2.. الکافي، ج۱، ص۶۹.
3.. تهذيب الاحکام، ج۷، ص ۲۷۵.
4.. الاستبصار، ج۴، ص۲۶۸.