«در نامهي عبدالله بن محمّد به امام رضا عليه السلام خواندم که به حضرت نوشته بود: فدايت شوم! زراره از امام باقر و امام صادق عليهما السلام روايت ميکند: اگر لباسي به خمر(شراب) نجس شد، ميتوان در آن لباس نماز خواند؛ زيرا نوشيدن خمر، حرام شده، نه آنکه نجس هم باشد. از طرفي راوياني غير از زراره؛ فقط از امام صادق عليه السلام نقل ميکنند که نماز در لباسي که به خمر و هر مسکري آغشته شده باشد، صحيح نيست و بايد همان مکان را تطهير کرد و اگر موضعي که خمر به آن رسيده است، نميداند بايد تمام لباس را تطهير کند و در صورتي که با چنين لباسي نماز خوانده است، بايد نمازش را اعاده کند. حال شما بفرماييد که ما به کدام دسته از روايات عمل کنيم؟ امام رضا عليه السلام به خطّ خود براي او نوشته بودند: به فرمايش امام صادق عليه السلام عمل کن.»۱
عرضهي مجموعههاي متعدد روايي بر امام صادق عليه السلام نشانگر اهمّيّت اين موضوع در عصر آن امام همام است. دورهاي که هويّت تشيّع، تثبيت شد و شيعهي جعفري از شيعهي زيدي و فرقههاي مختلف ديگر تمايز يافت. اصحاب و راويان تربيت يافته در اين مکتب به عنوان شاخصهايي براي محک زدن درستي هر آنچه به شيعه و امامان او نسبت داده ميشد، مطرح شدند و آنان نيز با عرضهي مجموعههاي حديثي نوشته و يا نقل شده، خود، امنيّت ميراث شيعي را تضمين کردند.
از مهمترين جريانات نادرست اين دوره، خطّ غلو است. غاليان افرادي رياست طلب بودند که براي امامان معصوم عليهم السلام جايگاه و مقامي برتر از جايگاه حقيقي آنان درست کرده و خود را جانشين ايشان ميخواندند تا از اين راه به مقاصد و اهداف نامبارک خود برسند. امامان معصوم عليهم السلام نيز از ابتدا متوجّه اين گروه و انحرافات و خطرات آنان بوده و ديگران را از ضرر آنان آگاه کردهاند که نمونههاي متعددي از آن را در کتابهاي رجال و بهويژه «رجال کشّي» در احوال غالياني چون ابوالخطاب و يونسبن ظبيان مييابيم؛۲ همچنين يونس بن عبدالرحمان کتب بسياري از مؤلّفات شيعه را محضر امام رضا عليه السلام عرضه کرد که در مواردي، حضرت
1.. الکافي، ج۳، ص۴۰۷.
2.. رجال کشّي، ش۶۷۳، ۶۷۴، ۵۱۵، ۵۱۳؛ معاني الاخبار، ص۱۸۱، ح۱؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۴۰، ح۱۲.