هماهنگي در اخبار فدک - صفحه 99

دسته‌ي اوّل به اين مطلب صراحت داشت. روايت «الف» از اين دسته صراحت به برگرداندن ندارد؛ امّا اين روايت بخشي از روايت «الف» در قسم دوم از دسته‌ي سوم است و در روايت «الف» از قسم دوم تصريح به برگرداندن شده است. حضرت زهرا عليها السلام در جلسه‌ي ديگر بحث ارث را مطرح کرد و ابوبکر فدک را برنگرداند.

گواهي يا شنيدن؟

در برخي خبرها آمده است که ابوبکر ادّعا کرد که خود از پيامبر شنيده است که فرمود: ارث نمي‌گذارم؛ امّا برخي اخبار حکايت از آن دارند که چند تن به اين سخن پيامبر گواهي دادند.
گاهي يک راوي، خبري را به تفصيل نقل مي‌کند و راوي ديگر بخش ديگر را. در قضيه‌ي فدک اين احتمال قوّت دارد که هم ابوبکر ادّعا کرده که از پيامبر صلي الله عليه وآله آن را شنيده و هم ديگران گواهي داده‌اند؛ امّا در بعضي نقل‌ها شنيدن ابوبکر آمده و در برخي ديگر گواهي گواهان. يا اين‌که در يک جلسه خود او ادّعاي شنيدن از پيامبر صلي الله عليه وآله کرده؛ امّا چون حضرت فاطمه عليها السلام نپذيرفته، در جلسه‌ي ديگري ابوبکر شاهد آورده است.

عباس و درخواست فدک

روايات فراوان دلالت بر آن دارد که حضرت زهرا عليها السلام تنها مدّعي فدک بود؛ امّا طبق روايت «ب» از دسته‌ي دوم عباس ـ عموي پيامبر ـ نيز همراه حضرت زهرا عليها السلام رفت و خواهان ارث شد. توضيح آن‌که با بودن حضرت زهرا عليها السلام ارث پيامبر به عباس نمي‌رسد. به‌نظر مي‌رسد عباس به‌ عنوان بزرگ‌تر و محرّم همراه حضرت بوده و عايشه خيال کرده که او هم طالب ارث بوده است؛ هرچند بعيد است چنين اشتباهي از سوي عايشه رخ داده باشد؛ زيرا با توجّه به مضمون و سند روايت، ظاهراً اين حديث همان حديث قبلي از عايشه است(روايت الف) که نامي از عباس در آن نيست.
بر اساس فقه اهل‌ سنّت، ارث پيامبر صلي الله عليه وآله به عباس هم مي‌رسيد؛۱ چه ‌بسا راويان سنّي، سخن عايشه را طبق فقه خودشان اصلاح کرده‌اند. به هر حال اين روايت که به ‌صورت ديگر و بدون نام عباس نيز نقل شده، نمي‌تواند در برابر روايات فراوان، مورد توجّه قرار گيرد.

1.. طبق فقه اهل‌ سنّت، در صورتي که ميّت، دختر و عمو داشته باشد، ارث او به هر دو آن‌ها مي‌رسد.

صفحه از 103