خدا موافق باشد، من آن را گفتهام و هر آنچه که موافق کتاب خدا نباشد، من آن را نگفتهام.»1
17. نيز از آن حضرت چنين نقل شده است:
«ما اتاکم عني فاعرضوه علي کتاب الله فما وافق کتاب الله فهو مني و ما خالفه فليس مني.»
«آنچه که از من به شما برسد، آن را بر کتاب خدا عرضه کنيد؛ پس آنچه که موافق قرآن باشد، آن از من است و آنچه که مخالف قرآن باشد، از من نيست.»2
18. علي عليه السلام فرمود:
«ستکون عني رواة يردون الحديث، فاعرضوه علي القرآن، فان وافق القرآن فخذوه و الا فدعوه.»
«بهزودي از من راوياني حديث نقل خواهند کرد؛ پس آن را بر قرآن عرضه کنيد؛ پس اگر موافق قرآن باشد، بدان عمل کنيد؛ در غير اينصورت آن را رها کنيد.»3
19. پيامبر صلي الله عليه وآله فرمود:
«اعرضوا حديثي علي کتاب الله فان وافقه فهو مني و انا قلته.»
«حديث مرا بر کتاب خدا عرضه کنيد؛ پس اگر موافق قرآن باشد، از من است و من آن را گفتهام.»4
20. پيامبر صلي الله عليه وآله فرمود:
«اعرضوا حديثي علي کتاب الله فما وافقه فهو مني و انا قلته.»
«حديث مرا بر کتاب خدا عرضه کنيد؛ پس اگر موافق آن بود، آن از من است و من آن را گفتهام.»5
1.. المعجم الکبير، ج۱۲، ص۳۱۶؛ مجمع الزوايد، ج۱، ص۱۷۰؛ کنز العمال، ج۱، ص۱۱۱، ح۹۹۳.
2.. احکام القرآن (جصاص)، ج۲، ص۲۵۳.
3.. کنز العمال، ج۱، ص۱۹۷، ح۹۹۴. گرچه بر اساس نقل ابنعساکر اين حديث از علي عليه السلام است؛ ولي با توجّه به اينکه متّقي هندي در کتاب خود تنها روايات نبوي را گرد آورده و با توجّه به متن اين حديث، بهنظر ميرسد که مقصود نقل اين حديث به وسيلهي علي عليه السلام از پيامبر صلي الله عليه وآله است. افزون بر آن در «سنن دارقطني» اين حديث از علي عليه السلام از پيامبر صلي الله عليه وآله نقل شده است. (ر.ک: سنن دارقطني، ج۴، ص۱۳۴.)
4.. همان، ص۱۷۹، حديث ح۹۰۷.
5.. همان، ص۱۹۶، ح ۹۹۲؛ مجمع الزوايد، ج۱، ص۱۷۰؛ المعجم الکبير، ج۲، ص۱۹۷.