آشنايي با طريق شيخ طوسي و نقش کاربردي آن - صفحه 14

در نقل حديث تنها به ذکر مؤلّف اصل و کتاب بسنده کرديم و حديث را با نام وي آغاز کرديم. و در اوّل مشيخه‌ي استبصار نوشته است:
«و کنت سلکت في اوّل الکتاب ايراد الاحاديث باسانيدها و علي ذلک اعتمدت في الجزء الاوّل و الثاني ثمّ اختصرت في الجزء الثالث و عولت علي الابتداء بذکر الراوي الذي أخذت الحديث من کتابه او اصله.»
در اوّل کتاب حديث را با سند کامل نقل مي‌کرديم و اين روش را در جزء اوّل و دوم ادامه داديم؛ ولي از جزء سوم به بعد به تلخيص سند پرداخته و تنها به‌ نام راوي که حديث را از کتاب و اصل وي گرفتيم، اکتفا کرديم. براي رفع اين تعليق بابي را در آخر کتاب تحت عنوان المشيخه باز نموده است و طريق خود را به صاحبان اصول و کتبي که از آن‌ها استفاده کرده و نقل حديث نموده مشخّص و واسطه‌هاي حذف شده را معيّن کرده است. اين مجموعه که در واقع بيانگر طرق شيخ به منابع مورد استفاده اوست؛ مشيخه نام دارد. در مقدّمه‌ي مشيخه‌ تهذيب الاحکام نوشته است:
«و الآن فحيث وفق الله تعالي للفراغ من هذا الکتاب؛ نحن نذکر الطرق التي بها نتوصل الي رواية هذه الاصول و المصنّفات و نحن نذکر علي غاية ما يمکن من الاختصار؛ ليخرج الاخبار عن حدّ المراسيل و يلحق بباب المسندات.»؛ ۱ و الان که خداوند متعال مرا موفق به اتمام کتاب نمود و آن را به پايان رساندم، طرق و اسانيد خود را به اصول و مصنّفاتي که احاديث را از آن‌‎‎ها نقل نمودم، در نهايت اختصار ذکر مي‌نمايم تا از ارسال خارج گردد و به احاديث مسند ملحق گردد و در آخر مشيخه مي‌نويسد: «و قد اوردت جملة من الطرق الي هذه المصنّفات و الاصول و لتفصيل ذلک شرح يطول و هو مذکور في الفهارس المصنّفه في هذا الباب للشيوخ رحمهم الله و من اراده أخذه من هناک ان شاءالله و قد ذکرناه نحن مستوفي في کتاب فهرست الشيعة.»
يعني، در اين‌جا، بخشي از طرق و اسناد به اين مصنّفات و اصول را آورد و تفصيل آن‌ها که شرح طولاني را مي‌طلبد، در کتاب‌هاي فهرست ذکر شده است و ما نيز شرح و تفصيل اين

1.. تهذيب الاحکام، ج۱۰، ص۴.

صفحه از 31