احادیث داستانی نصیحت در بازار

امام علی(ع) بازاریان را از خرید و فروش از راه حرام باز داشت.

الأمالی للمفید عن الحسن بن أبی الحسن البصری:

دَخَلَ [أمیرُ المُؤمِنینَ]سوقَ البَصرَةِ، فَنَظَرَ إلَی النّاسِ یبیعونَ ویشتَرونَ، فَبَکی(ع) بُکاءً شَدیدا، ثُمَّ قالَ:

یا عَبیدَ الدُّنیا وعُمّالَ أهلِها! إذا کنتُم بِالنَّهارِ تَحلِفونَ، وبِاللَّیلِ فی فُرُشِکم تَنامونَ، وفی خِلالِ ذلِک عَنِ الآخِرَةِ تَغفُلونَ، فَمَتی تُحرِزونَ الزّادَ، وتُفَکرونَ فِی المَعادِ؟

فَقالَ لَهُ رَجُلٌ: یا أمیرَ المُؤمِنینَ، إنَّهُ لا بُدَّ لَنا مِنَ المَعاشِ، فَکیفَ نَصنَعُ؟

فَقالَ أمیرُ المُؤمِنینَ(ع): إنَّ طَلَبَ المَعاشِ مِن حِلِّهِ لا یشغَلُ عَن عَمَلِ الآخِرَةِ، فَإِن قُلتَ: لابُدَّ لَنا مِنَ الاِحتِکارِ، لَم تَکن مَعذورا. فَوَلَّی الرَّجُلُ باکیا.[۱]

الأمالی مفید ـ به نقل از حسن بن ابی الحسن بصری ـ:

امیر مؤمنان علی(ع) به بازار بصره در آمد، به مردمی که سرگرم خرید و فروش بودند، نگاهی کرد و سخت گریست. آن گاه فرمود: «ای بردگان دنیا و کارگران دنیایی! اگر روز را به سوگند خوردن می گذرانید و شب را به آرمیدن در بسترهایتان، و در این میان، از آخرت غافلید، پس کی توشه[ی آخرت] فراهم می آورید و در کار معاد می اندیشید؟

مردی به ایشان گفت: ای امیر مؤمنان! ناچاریم برای گذران زندگی، بکوشیم. پس چه کنیم؟

امیر مؤمنان(ع) فرمود: «کسب درآمد از راه حلالش، مانع کار آخرت نیست؛ امّا اگر بگویی: چاره ای از احتکار نداریم، عذرت پذیرفته نیست».

آن مرد، گریه کنان باز گشت.


[۱]. الأمالی للمفید: ص ۱۱۹ ح ۳، مسند الرضا(ع): ص ۱۰۳ ولیس فیه ذیله من «فقال له رجل»،بحارالأنوار: ج ۷۷ ص ۴۲۲ ح ۴۱، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۷، ص ۳۱۴.