نقش احاديث معصومان در تفسير قرآن - صفحه 20

منافات دارد؟
براى اين پرسشها، پاسخهاى مناسبى در متون دينى داده شده است. از اين روى بايسته است كه مفسر با مراجعه به منابع دينى، نخست ديدگاهى دينى در زمينه موضوعات ياد شده به دست آورد، آن گاه با تكيه بر آن مبانى برگرفته از كتاب و سنّت، به تفسير آيه مورد اشاره اقدام كند. يا براى تفسير آيات مربوط به معاد، لازم است مفسر با مراجعه به محكمات و مسلمات قرآن و حديث، طرح كلّى معاد از ديدگاه دينى را به دست آورد و سپس با همين مبنا به تفسير آيات پيرامون معاد بپردازد و در همه جا به مبناى خويش ملتزم باشد. اعتبار مبانىِ برگرفته از كتاب و سنّت، تا آنجاست كه هر گاه مفسرى با استفاده از آيات محكم و احاديث مسلّم به مبنايى (مثلاً جسمانى و عنصرى بودن معاد) معتقد شد، نمى تواند به صرف تعارض اين مبنا با ظاهر آيه مورد تفسير، از آن عدول كند. بلكه با توجه به اعتبار و استحكام مبنا، مى كوشد چنان تفسيرى از آيه به دست دهد كه با مبناى مورد نظر، تعارض و ناسازگارى نداشته باشد. و در صورت لزوم مى تواند از ظاهر آيه دست شويد. اخذ مبانى از قرآن و حديث براى تفسير آيات معارفى و اعتقادى بسى مهم و اساسى است. زيرا در ديدگاه اماميه براى تفسير آيات احكام، اساسا نمى توان منبعى غير از كتاب و سنّت مدّ نظر داشت. در حالى كه همواره ممكن است مفسرى، خواسته يا ناخواسته مبانى فكرى و اعتقادى خود را از منابعى غير از كتاب و سنّت برگيرد و عناصر دينى را با عناصر غير دينى درهم آميزد.

3. حديث در نقش منبع تفسير

منابع يا مصادر تفسير، مراجع و مداركى هستند كه مفسر براى تفسير قرآن، به طور مستقيم به آنها مراجعه مى كند و تفسير خود را بدانها مستند مى سازد. احاديث معصومان، در كنار ديگر مصادر تفسير، از كارايى قابل توجهى برخوردار است. در وجه سوم كاركرد حديث در تفسير، مفسر به تفاسير روايى و جوامع حديثى روى مى آورد و از احاديث معتبرى كه در ذيل آيات وارده شده بهره مى جويد. اين گونه استفاده از حديث در تفسير قرآن را مى توان كاربرد مستقيم حديث در تفسير دانست. برخى از مهمترين كاركردهاى حديث در نقش منبع تفسير قرآن با ذكر مثال، در پى مى آيد . بديهى است كه

صفحه از 27