تعليقات آيت‏ اللَّه جعفرى بر اصول كافى، نُه باب از كتاب الحجّة - صفحه 153

او بر قلمرو مسلمين تسلط خواهد يافت. او را مهدى مى‏نامند. «(ابن خلدون، مقدمه‏اى بر تاريخ، مقدمه، ترجمه I.F Rosenthal، ويرايش و تلخيص N.J. Dawood، لندن، 1967، صص 258- 257. متن عربى را هم ببينيد: ابن خلدون، التاريخ، بولاق، ويرايش شده، جلد 1، صفحه 260). از اين متن و آنچه در ادامه آن مى‏آيد، مى‏توان فهميد كه به نظر ابن خلدون، اولا، اعتقاد به مهدى در هيچيك از فرقه‏هاى مسلمانان، باور عجيب و غريبى نيست، بلكه در ميان همه مسلمانان، باورى معمول است؛ ثانياً، بعنوان مبناى اعتقادى اين باور، سابقه اين حديث به اندازه كافى مورد اعتماد نيست. در اين مطلب سعى ما بر اين است كه نشان دهيم: اولا نه تنها ابن خلدون، بلكه بسيارى از علماى اسلامى نيز، اذعان دارند كه تمام مسلمين امام مهدى را باور دارند، و اعتقاد به امام مهدى، يك باور ضرورى در ميان مسلمانان است؛ ثانياً، احاديثى در زمينه امام مهدى وجود دارد كه طبق كليه مبانى ارزيابى صحت احاديث، مورد اعتماد (صحيح) هستند.
3. برخى از «علما» عقيده اول ابن خلدون را - كه اعتقاد به امام مهدى در ميان همه مسلمين مرسوم است - عنوان مبناى نقد نظريه دوم ابن‏خلدون، كه اين باور به دليل صبغه روايى نامعتبر، ضمانتى ندارد، استفاده مى‏كنند؛ چرا كه آنچه باور تمام مسلمين است، قاعدتاً باورى صحيح است. (براى مثال ن.ك. عظيم‏آبادى، عون المعبود، تفسيرى بر كتاب سنن ابو داوود، جلد 11، صص 362- 361؛ مبارك فورى، تحفه‏الاحوذى، تفسيرى بر صحيح الترمذى، جلد 6، صفحه 484؛ شيخ منصور على ناصف، التاج الجامع للاصول، جلد 5، صفحه 341).
شيخ احمد محمد شاكر (1377/1958 - 1309/1892)، يكى از بزرگترين علماى احاديث و تفسير اخير مصرى، كه مهم‏ترين اثرش، تفسير مسند احمد بن حنبل مى‏باشد (براى مطالعه زندگى‏نامه او به الاعلام، جلد 1، صفحه 253؛ معجم المولفين، جلد13، صفحه 368 رجوع كنيد.)، در اين تفسير مى‏گويد: «اعتقاد به مهدى نزد شيعيان عجيب نيست، زيرا اين اعتقاد توسط اخبار موثقى از سنت به اثبات رسيده است؛ اخبارى

صفحه از 145