ايذاء ، از ريشه «أذى» به معناى آزار رساندن به ديگرى است . ابن فارس مى گويد :
الهَمزَةُ وَ الذّالُ وَ الياءُ : أصلٌ واحِدٌ ، وَ هَوَ الشَّى ءُ تَتَكَرَّهُهُ وَ لا تَقِرُّ عَلَيهِ .معجم مقاييس اللغة : ج ۱ ص ۷۸ مادّه «أذى» .
همزه و ذال و ياء ، يك ريشه معنايى دارداصل ، در اصطلاح ابن فارس ، يعنى معناى اصلى يك لفظ. بنا بر اين ، وقتى مى گويد فلان كلمه داراى دو اصل است ، بدين معناست كه اين كلمه در اصل براى دو معنا وضع شده است (ر. ك : مباحثى در فقه اللغه و زبان شناسى عربى ، رمضان عبد التوّاب ، ترجمه حميدرضا شيخى ، ص ۲۱) .و آن ، چيزى است كه از آن، نفرت دارى و آن را نمى پذيرى .
راغب مى نويسد:
الأَذى ما يَصِلُ إلَى الحَيَوانِ مِنَ الضَّرَرِ ، إمّا فى نَفسِهِ أو جِسمِهِ أو تَبعاتِهِ دُنيَوِيّا كانَ أو اُخرَوِيّا .مفردات ألفاظ القرآن : ص ۷۱ مادّه «أذى» .
أذى ، زيانى است كه به جاندار مى رسد ، به جانش ، يا به جسمش ، يا به پيامدهاى دنيوى و يا اخروى اش .
ايذاء ، در قرآن و حديث
در قرآن و حديث ، كلمه «أذى»:
گاه به معناى ايجاد مزاحمت براى ديگران و تجاوز به حقوق آنان مى آيد ، مانند :
« وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُواْ .احزاب : آيه ۵۸ .
و كسانى كه مردان و زنان مؤمن را بدون آن كه گناهى كرده باشند ، مى آزارند ».
گاه به معناى اجراى قانون الهى در باره مجرم ، به كار مى رود ، مانند :
« وَالَّذَانِ يَأْتِيَانِهَا مِنكُمْ فَآذُوهُمَا .نساء : آيه ۱۶ .
و از ميانتان ، آن دو تن را كه مرتكب زشتكارى مى شوند ، آزار دهيد [ و قانون را در باره شان اجرا كنيد ]».
گاه به معناى تحمّل رنج در راه انجام دادن وظيفه آمده است ، مانند :
« فَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَأُخْرِجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَأُوذُواْ فِى سَبِيلِى وَقَاتَلُواْ .آل عمران : آيه ۱۹۵ .
و كسانى كه هجرت كردند و از خانه هايشان بيرون رانده شدند و در راه من آزار داده شدند و جنگيدند ».
و گاه به معناى ناراحتى و رنج طبيعى آمده است ، مانند :
« وَيَسْئلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذىً .بقره : آيه ۲۲۲ .
و از تو در باره حيض مى پرسند . بگو : آن ، رنجى است».
و نيز اين آيه :
« فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ بِهِ أَذىً مِّن رَّأْسِهِ .بقره : آيه ۱۹۶ .
و هر كس از شما بيمار باشد يا در سرش ناراحتى اى داشته باشد ».
آنچه در اين دانش نامه ذيل عنوان «آزاررسانى» مورد توجّه و بررسى است ، ايذاء به معناى اوّل، يعنى ايجاد مزاحمت براى ديگران ، و معناى سوم ، يعنى تحمّل رنج در راه انجام دادن وظيفه است . برجسته ترين نكات قابل تأمّل در فصل هاى آينده ، از اين قرار است :
۱ . روشن ترين نشانه مسلمانى
رعايت حقوق ديگران و اجتناب از آزار رساندن به آنان ، بارزترين نشانه پيروى از اسلام است . اهمّيت اين ويژگى تا آن جاست كه بدون آن ، نمى توان كسى را مسلمان ناميد ؛ زيرا پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله تصريح مى نمايد كه :
المُسلِمُ مَن سَلِمَ المُسلِمونَ مِن يَدِهِ وَ لِسانِهِ .ر . ك : ص ۴۹۴ ح ۱ .
مسلمان ، كسى است كه مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند .
اين تفسير از مسلمانى ، نشان مى دهد كه از نظر بنيان گذار دين اسلام ، رعايت حقوق مردم و اجتناب از آزردن آنان ، نخستين شرط گرايش به آيين اسلام است و انتخاب نام «مسلمان» براى پيروان اين آيين ، به همين مناسبت است.
از منظر احاديث اسلامى ، آزردن ديگران ، از خصوصيّات انسان هاى پست و شرور استر . ك : ص ۴۹۷ (آزاررسانى / فصل يكم : نكوهش آزاررسانى / آزاررسانى، عادت بَدان است) .و مسلمان ، كسى است كه آزار او به هيچ كس ، حتّى به مورچه اى نمى رسد.ر . ك : ص ۵۰۳ ح ۲۵ .نكته مهمّى كه از احاديث فصل يكم مى توانيم استنباط كنيم ، اين است كه مدّعيان اسلام ، به ميزان رعايت حقوق ديگران ، مسلمان اند و هر كس به هر ميزان كه موجب آزار ديگران شود ، به همان اندازه از اسلام فاصله گرفته است.
۲ . اهتمام اسلام به پرهيز از آزاررسانى
در فصل دوم با اشاره به گوشه اى از اسباب و عوامل اهتمام شديد اسلام به اجتناب از مردم آزارى ، جامعه اسلامى به خصلت هايى پسنديده ترغيب مى شود كه مهم ترينِ آنها ، پيشگيرى از دشمنى ، تبديل كردن دشمنان به دوستان ، برخوردارى از عزّت ، شرف و بزرگوارى در ميان مردم و سرانجام، آسايش در زندگى موقّت دنيا و خوش بختى در زندگى جاويد آخرت است و از اين رو ، امام على عليه السلام اجتناب از آزار ديگران را نشانه دورانديشى و خردورزى مى شمرد .ر . ك : ص ۵۰۱ ح ۱۶ و ۱۹ .
۳ . نكوهش انواع آزاررسانى
در اسلام ، مطلق آزاررسانى ، به دليل اين كه تجاوز به حقوق ديگران است ، مذموم و ممنوع شمرده شده است . احاديث اسلامى در فصل سوم ، به روشنى نشان مى دهند كه در منظر اسلام ، هر كارى كه موجب ترسيدن مسلمانى گردد ، اعم از : نگاه آزار دهنده ، شوخىِ آزار دهنده ، سخنِ آزار دهنده ، بوى آزار دهنده و حتّى عبادت آزار دهنده ، نكوهيده و ممنوع است . بى ترديد ، هيچ مكتبى در جهان وجود ندارد كه تا اين حد و با اين دقّت ، به حرمت و كرامت و حقوق انسان، عنايت داشته باشد .
۴ . خطرناك ترينْ آزارها
هر چند مطلقِ مردم آزارى در اسلام ، نكوهيده و ممنوع است و كيفر سختى در انتظار مردم آزار است ،ر . ك : ص ۵۴۱ (آزار رسانى / فصل پنجم : سزاى مردم آزار) .امّا آزردن كسانى كه حقوق بيشترى بر فرد و جامعه دارند ،نكوهيده تر و براى سرنوشتِ آزار دهنده ، خطرناك تر است . در فصل چهارم ، آزار رساندن به اهل بيت پيامبر خدا ، مجاهدان راه خدا ، مسلمانان ، پدر و مادر ، همسر و همسايه ، به دليل اين كه حقوق بيشترى بر انسان دارند ، خطرناك تر توصيف شده است .
۵ . تحمّل آزار
تحمّل آزار ، دو گونه است : گونه اى بسيار نكوهيده و گونه اى بسيار پسنديده . تحمّل آزار به معناى تسليم شدن در برابر خواست هاى نامشروع متجاوز و ترك مقاومت و اظهار ضعف و زبونى در برابر سختى ها ، از نظر اسلام ، بسيار نكوهيده است ، تا آن جا كه امام حسين عليه السلام مى فرمايد :
المَنِيَّةُ وَ لَا الدَّنِيَّةُ .نهج البلاغة : حكمت ۳۹۶ .
مرگ ، آرى ؛ ننگ [و پستى] ، هرگز!
نصوص (متون) اسلامى در باره اين موضوع ، در مباحث «ذلّت» و «ظلم» ، به تفصيل خواهند آمد .
گونه ديگر از تحمّل آزار ، رنج ديدن در راه انجام دادن وظايف دينى و بخصوص در مسير جهاد آزاديبخش است كه موجب عزّت و افتخار در دنيا و پاداش بزرگ الهى در آخرت مى گردد .ر . ك : ص ۵۴۹ (آزار رسانى / فصل ششم : تحمّل آزار در راه خدا) .