نقدی بر ترجمۀ کنایات در نهجالبلاغه (مطالعۀ موردی: «لا أبَا لَک» و «لا أبَا لِغَیرِک»)
سال
1399 / شماره پیاپی
30 /
صفحه
113-133
چکیده :
وجود صنایع ادبی اعم از اصطلاحات و مجازها در متون، هر چند مایۀ شیرینی و زیبایی کلام است، اما گاه دستیابی به معنای دقیق آنها، امری ساده نیست. به ویژه در عبارات کنایی، کشف معانی و مفاهیم، همواره از حاصل جمع جبری و سادۀ معانی واژگان به دست نمیآید؛ ازاینرو کاربست آنها در متون روایی، ازجمله نهجالبلاغه موجب دیریابی مراد معصوم(ع) گشته است. دو عبارت کنایی «لا أبَا لَک» و «لا أبَا لِغَیرِک» ازجملۀ این اصطلاحاتاند که تنها از معنایابی اجزای مرکّب و سپس کنار هم نهادن آنها نمیتوان به معنای حقیقی این عبارات دست یافت؛ بلکه فهم مقصود امام(ع) ناگزیر از توجه به قراینی همچون سیاق کلام، فضا و سبب صدور و ... است. عدم توجه به این مهم، مسئلهای است که ترجمههای نهجالبلاغه بدان مبتلا هستند و جایگزینی معادلهای نامناسب در آنها، شبهۀ «وجود الفاظ نامتعارف در کلام امیرالمؤمنین(ع)» را به اذهان متبادر میسازد. این پژوهش، ضمن بررسی و نقد ترجمههای معاصر، در پی شبههزدایی از این مقوله، با روش توصیفی ـ استنتاجی سعی دارد معادلهای امروزی این دو عبارت را بیابد و نشان دهد که بهجز معنای رایج نفرین یا ناسزا، معانی دیگری نیز میتوان برای این اصطلاح در نظر گرفت اعم از مدح، تعجب، ترغیب، نکوهش و ... ازاینرو این کنایه از عبارات چندکاربردی محسوب میشود که معادلهایی نظیر «دشمنت بیحامی باد، شگفتا! چه کردهای!؟ چرا نمیاندیشی!؟ غفلت تا کجا! و ...» میتوانند بر آن دلالت کنند.
کلیدواژههای مقاله :لَا أبَا لَک لَا أبَا لِغَیرِک اصطلاحات مرکب روایی کنایات روایی ترجمههای نهجالبلاغه